انی تارک فیکم الثقلین
قرآن و حیدر و زهرا و حسنین
وای وای وای، یا رحمة للعالمین
می بینم روزی که قرآن به سر نیزه برود
در عالم نیست کسی فریاد حیدر شنود
می بینم روزی که شعله ز در می کشد زبانه
پشت در می افتد میان آتش صاحب خانه
آید ناگه ناله یا ابتا بین خانه گرفته ابر سیاه
انی تارک فیکم الثقلین
قرآن و حیدر و زهرا و حسنین
وای وای وای، یا رحمة للعالمین
می بینم روزی که علی شود خانه نشین
در مسجد خون ریزد ز فرق حیدر به زمین
می بینم روزی که حسن شود پاره جگر
زهری را نوشیده به جانش افتاده شرر
زهرا نالان پشت سر حسنم
از این قصه فتاده لرزه تنم
وای وای وای، یا رحمة للعالمین
انی تارک فیکم الثقلین
قرآن و حیدر و زهرا و حسنین
می بینم روزی که در ابر تیر و سنان
از خیمه تا مقتل زنی رود لطمه زنان
با جسمی صد پاره فتاده اکبر من
خون مثل فواره ز حلق اصغر من
سقایی لب تشنه و دست و پا زدنش
جانم را در مقتل به خاک و خون بدنش
زینب، زهرا کنار پیکر او
مثل خورشید به نیزه ها سر او
وای وای وای، یا رحمة للعالمین