دم آخر بی تو چشه من گریونه
سفر سخت من ناتموم میمونه
دیدی منو کشت آخر جدایی
کارم تمومه،رضا کجایی
خواهر تو آخر از پا افتاد
تو دیار غربت تنها جون داد
حالا که خواهر از دیدنت محرومه
تو بیا تا اینجادیدن معصومه
جونی برای سفر ندارم
بیا که از تو خبر ندارم
خواهر تو اومد دنبال تو
ولی بی خبر موند از حال تو
خواهر تو آخر از پا افتاد
تو دیار غربت تنها جون داد
واسه ی معصومه شب اشکه امشب
زیر لب میخونه چی کشیده زینب
تموم لشکر دور برادر
کنار گودال رسیده مادر
یه بدن بی سر،بین گودال
خواهری که پیشش رفته از حال
یه جوریم انگار خیلی پیرم
روی پای عمه از حال میرم .....
حسین
سلطان این عالم تنها غریبونه
تو حجره افتاده روی لباش خونه
بمیرم این آقا، امام رضامونه
داره تو این دمای آخر
به زیر لب میگه ای مادر
غم یکی دوتا نیست، دورش آشنا نیست
هیچکی جز جوادش دور حضرت رضا نیست
از کوفه تا حجره، آمد جگر سوخته
به یاد اون کوچه، با چشم تر سوخته
به یاد اون مادر، که پشت در سوخته
با داغ سینه و میخ در
به زیر لب میگه ای مادر
خسته و خزونی با قد کمونی
مادری که پرپر شد تو اول جوونی
غم یکی دوتا نیست، دورش آشنا نیست
هیچکی جز جوادش دور حضرت رضا نیست
روی زمین پیش روی جواد افتاد
شبیه زلفی که تو دست باد افتاد
یاد غم بزم ابن زیاد افتاد
رضا شده پریشون امشب
با روضه های عمه زینب
نور دیده زینب، قد خمیده زینب
همسفر با راس عشق سر بریده زینب
واویلا واویلا، واویلا
تو ناله ی آخر دلش کبوتر شد
با خوندن روضه، لبش معطر شد
مهمون گودال به خون شناور شد
ای بی کفن حسین واویلا
خونین بدن حسین واویلا
ای ذبیج عطشان، ای قتیل عریان
ای برادر زینب تشنه لب حسین جان
واویلا واویلا، واویلا
خدا را شکر که هر کی بپرسه ازم کجاییم
جواب من همیشه همینه امام رضائیم
جایی بیشتر نداره از حرمش آرامش
خود آقا میدونه این که چقدر میخوامش
دیگه چی می خوام اگه همین باشه بسه
توقبر وقیامت آقا به دادم میرسه
دیگه باید در آری از امشب پیرهن سیاهتو
می مونه چشم ای محرم یه سال به راه تو
پای عشق تو حسین جان به خدا میمونم
اجازه دادی برات گریه کنم ممنونم
ممنونم آقا جان همیشه از مادر تو
چون زهرا نوشته اسم منو نوکر تو
همه امیدم اینه که هستم براتو سینه زن
براتو کاشکی امسال میکردم ارباب بی کفن
میکشه عاشقتو داغ لب اتشانت
الهی من بمیرم واسه تن عریانت
میدونی که عمری داغ دل ما همینه
رَأسِت روی نیزه بدنت رو زمینه
الا و صلی الله علی الباکین علی الحسین
ابد ولله یا زهرا ماننسی حسینا
تا ابد به خدا یا زهرا ما حسینی هستیم
وای وای
وقتی که می دیدم عمه م رو زیر تازیونه ها
وای وای
وقتی که رو نیزه سنگ خوردی از رو بوم خونه ها
وای وای
وقتی از رو نیزه افتادی رو خاک ها
وای وای
وقتی از رو نیزه دیدی منو بابا
وای وای، تا اسم تو رو بردم
وای وای، سیلی و لگد خوردم
وای وای، با هر قدم مُردم
وای وای، ذره ذره جون دادم
وای وای، از رو ناقه افتادم
وای وای، اسمم رفته از یادم
وای وای
وقتی که لرزیدم از شرم اون چشمهای بی حیا
وای وای
وقتی که می دیدم میبندن سرها رو، روی نیزه ها
وای وای
از دست نامردها تو کوچه و بازار
وای وای
از سیل اشکهای این گریه ی زار زار
وای وای، تا اسم تو رو بردم
وای وای، سیلی و لگد خوردم
وای وای، با هر قدم مُردم
وای وای
وقتی که می پیچید زنجیرم دور این گلوی من
وای وای
وقتی که سر نیزه سرخ می شد با خون عموی من
وای وای
پیرم کرد درد این زنجیر روی دوشم
وای وای
از درد سیلی و زخم روی دوشم
وای وای، این چشم ها دیگه تاره
وای وای، از زخم های گوشواره
وای وای، از این معجر پاره
عمریه میبارم، از داغ حسین
غمی کهنه دارم، از داغ حسین
هنوز تو گوشمه نالهٔ رباب
تو خیمه ها نبود یه قطره آب
گریه میکنم برا غم حسین
غرق رنج بلا، ای وای حسین
امون از داغ شاه، ای وای حسین
امون امون امون از قوم یهود
که ظلم کینه ها حق ما نبود
هنوز تو گوشمه نالهٔ رباب
تو خیمه ها نبود یه قطره آب
گریه میکنم برا غم حسین
تو خیمه هنوز من سر لشکرتم
بی تاب لب خشک اصغرتم
من خواهرتم جای مادرتم
ادامه داده هستی تو زنده بودنم رو
ادامه میدی با نگات نفس کشیدنم رو
با تیغ ابروهات ببر رگای گردنم رو
کسی نمیشنوه صدای مردنم رو
تو خیمه هنوز من سر لشکرتم
بی تاب لب خشک اصغرتم
من خواهرتم جای مادرتم
گلام چشم به راه تو خیمه موندن
نزن دست رد به سینه ی من
تو خیمه هنوز من سر لشکرتم
بی تاب لب خشک اصغرتم
من خواهرتم جای مادرتم
یادت میاد چه روزگاری بود جوونیامون
داداش حسن همش و ان یکاد میخوند برامون
حالا رسیده وقت عاشقیِ بچه هامون
و ان یکاد بخون که راهی شن به میدون
میسوزه دلم، یا رب یا رب تو
میسوزه برا خشکیِ لب تو
جانا بپذیر سهم زینبت و
دو تا دست گل برات آوردم
عشق من من هنوز نمردم
تو خیمه هنوز من سر لشکرتم
بی تاب لب خشک اصغرتم
من خواهرتم جای مادرتم
ما با تو اومدیم که آخرش برات بمیریم
فقط تویی امیر و ما فداییِ امیریم
ما اومدیم و دست خالی از درت نمیریم
باید تقاص خون اکبر و بگیریم
من دختر شاهِ خیبر شکنم
من آینهٔ زهرا و حسنم
اون کس که برا تو میمیره منم
اذن بده که حقم و بگیرم
اشاره کن خودم برات بمیرم
تو خیمه هنوز من سر لشکرتم
بی تاب لب خشک اصغرتم
من خواهرتم جای مادرتم
تعداد صفحات : 29
![Profile Pic Profile Pic](http://aein-mastan.rzb.ir/user/aein-mastan.jpg)
وبلاگ آئین مستان مرجع اشعار مذهبی، متن مداحی همراه باسبک، دانلود مداحی، آموزش مداحی، کتاب های مقتل و کتاب های آموزش مداحی می باشد. .::::::::.هر گونه كپی برداری از مطالب این سایت با ذكر صلوات برای فرج امام زمان (عج) بلامانع می باشد.::::::::. *****شما هم می توانید با تایپ اشعار مذهبی و متن روضه ها و ارسال آن از طریق سه روش: 1- عضویت در سایت و ثبت نام در انجمن 2- ارسال به ایمیل 3- درج آنها در قسمت نظرات اسم خودتان را در زمره خادمین ائمه اطهار علیهم السلام ثبت نمایید.*****