![](http://s5.picofile.com/file/8107350050/sib_sorkhi03.jpg)
پر زده کوفه مرتضی از خونمون رفته صفا
دیگر نداره کوفه بر آل علی مهر و وفا
تا کشته شد علی تو محراب نیاز
همه میگفتن مگه اون میخوند نماز
خدا ببین حال من و در دیگه نمیاد صدام
من التماست میکنم منم ببر پیش بابام
آه از این در به دری سخته غمه بی پدری
ای کوفه بی بابا شدم هم صحبت غمها شدم
بعد از علی مرتضی تنهاتر از تنها شدم
دلم گرفته به خدا از زمونه
میخواد که زینب دیگه زنده نمونه
خدا خودش خوب میدونه داغ علی سخته برات
نفس چرا بند نمیاد که دیگه تو رو نمیخواد
آه از این در به دری سخته غمه بی پدری
دخت علی به شور و شین گفته برا شاه حنین
ز روضه های پر غم یتیم کوچک حسین
رقیه ی حسین که سنی نداره
عدو براش سر باباش و میاره
تموم عالم میدونن که دخترا بابایی ان
بابا نیاد نمیخوابن منتظر لالایی ان
آه از این در به دری سخته غمه بی پدری
مشتی به روی صورتش ظریف تر از گلش نشست
سنگینی دست عدو دندون شیریش و شکست
وقتی که حرف میزنه آروم نداره
آخه بمیرم لکنت زبون داره
عمه همه استخونهام درد داره و تیر میکشه
نمیدونم چرا دیگه دستای من تا نمیشه
آه از این در به دری سخته غمه بی پدری
امشب شب قدر است و ما از عشق ارباب اسیریم
کاشکی میشد تو کربلا قرآن و بر سر بگیریم
دلم میخواد تو حرم احیا بگیرم
ده بار بگم من بالحسین و بمیرم
صفا و مروه دیده ام دور حرم دویده ام
هیچ و کجا برای من کرب و بلا نمی شود
![](http://s4.picofile.com/file/7865707953/download_2.gif)