یا مولا یا حسین
در کوفه بی پناهم و غریب و تنهایم
در فکر غربت دل عزیز زهرایم
عشق عزیز فاطمه گناه من، گناه من
به سوی کاروان او نگاه من، نگاه من
عزیز مصطفی، سوی کوفه میا
یا مولانا حسین
میمیرم از جدایی، تو ای گل زینب
جان دهم در فراق ونام تو بود بر لب
چگونه نوشم آب این پیاله را، پیاله را
هم ره خود نیاور آن سه ساله را، سه ساله را
میاور کودکان همراه کاروان