loading...

آئین مستان

متن سینه زنی شور شهادت حضرت زهرا,سینه زنی شور شهادت حضرت زهرا,شهادت حضرت زهرا,حضرت زهرا,متن مداحی شهادت حضرت زهرا,مداحی شهادت حضرت زهرا,متن نوحه شهادت حضرت زهرا,نوحه شهادت حضرت زهرا,متن سینه زنی شور ح

آخرین ارسال های انجمن
عنوان پاسخ بازدید توسط
مقتل امام حسن عسکری علیه‌السّلام ‌ 7 2229 aboozar
مقتل امام رضا علیه‌السّلام 9 1745 aboozar
مقتل امام حسن مجتبی علیه‌السّلام 9 1288 aboozar
اهانت مرد شامی به امام حسن مجتبی (ع) 0 695 aboozar
مواعظ مهم امام حسن مجتبی (علیه السلام) در ساعات پایانی عمر 0 633 aboozar
متن مقتل ---- زیارت جابر بن عبدالله انصاری در روز اربعین 0 606 aboozar
عسکری صحیح است یا عسگری؟ 0 3494 aboozar
متن مقتل حضرت رقیه (س) 1 6709 aboozar
خطبه زین العابدین (علیه السلام) در کوفه 0 2843 aboozar
متن مقتل امام سجاد (علیه السلام) 3 3810 aboozar
حاج محمدباقر منصوری مداح اهل بیت (ع) درگذشت. 0 3240 aboozar
نیازها و بایدهای هیئت داری در کلام رهبری 10 3567 aboozar
کلاس مداحی حاج میثم مطیعی برای نوجوانان 0 4140 aboozar
احادیث درمورد ایام عزاداری 1 3678 aboozar
متن مقتل معتبر حضرت زهرا (س) 9 7262 aboozar
چرا نام پدر میثم مطیعی در لیست ترور منافقین قرار گرفت؟ 0 4952 aboozar
حاج غلامرضا سازگار:دوست دارم درحال ذکر اباعبدالله الحسین(ع) از دنیا بروم 0 5892 aboozar
توصیه خواندنی امام حسن عسکری (علیه السلام) به شیعیان 0 4370 aboozar
کتاب مقتلی که دکتر میثم مطیعی در حال ترجمه آن است 0 5539 aboozar
دعای پایان ماه صفر 0 4181 aboozar
خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 1128 زمان : نظرات (0)

آرزوی پر زدن با من پرم با تو

گریه های نیمه شب با من حرم با تو

نفس با من هوا با تو

دعا با من شفا با تو

نیاز کربلا با من

برات کربلا با تو

ای کس و کارم

به تو خیلی بدهکارم

دوسِت دارم

بی پناه و بی کسم مادر پناهم باش

آخرین امید شب های سیاهم باش

منو گریه منو زاری

منو روزهای بی یاری

فقط دلخوشم به اینم که

هوای نوکرو داری

آه دم آخر

به دادم می رسی مادر

دوسِت دارم

توی روضه تر نشد چشمی که مَحرم نیست

روضه تو کمتر از داغ مُحرّم نیست

چی میشه مادرم باشی

یه سایه رو سرم باشی

چی میشه که شب جمعه

به یادم تو حرم باشی

آه چه محزونی

هنوزم روضه می خونی

غریب آقا

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 855 زمان : نظرات (0)

با صدایِ مناجاتت،شبا مادر بیدار میشم

اشکاتُ وقتی می بینم،دوباره بیقرار میشم

انگاری میبری از خاطرت درداتُ هرشب

که میشه خرج همسایه دعاهایِ تو مُرتب

یک هم فکر ما باش واسه ی خودت دعا کن

سه ماه داری می سوزی تویِ آتیشِ این تب

مادر مهربونی،روحِ خونهِ مونی

حرفِ رفتنُ نزن،خیلی تو جَوونی

واویلا،واویلا....

وقتی حالت رو می پرسم

چرا مادر دَمَق میشی

پا میشی واسه دلگرمیم

ولی زود بی رمق میشی

چرا گلبرگ گُونَت غرقِ شبنم میشه مادر

میدونم که یه روزی درد تو کم میشه مادر

یعنی میشه دوباره حالِ این خونه عوض شه

یعنی میشه ببینم بسترت جمع میشه مادر

دنیامه نگاهت، فدایِ رویِ ماهت

میسوزم با اشکُ،میسوزم با آهت

مادر مهربونی،روحِ خونهِ مونی

حرفِ رفتنُ نزن،خیلی تو جَوونی

واویلا،واویلا....

بزار دستت رو، رویِ شونم

وقتی که داری پا میشی

نَفَسِت بند میاد آخه

هر دفعه جا به جا میشی

میدونی وقتی اُفتادی زمین، من چی کشیدم

تا ابد از جلو چشمام نمیره هرچی دیدم

همه دنیا خراب شد رو سرم اون لحظه ای که

تو زیر دست و پا بودی صدات رو می شنیدم

وای از این زمونه،دردام بی اَمونه

دردایِ دلِ من،قدِ آسمونه

واویلا،واویلا....

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 1070 زمان : نظرات (0)

 اُم ابیها ، یازهرا یازهرا یازهرا

دعایِ فاطمه ست حیدری ام

من عاشقِ همین نوکری ام

شورِ محرم از فاطمیه ست

مثلِ امام حسن مادری ام ..

ریشۀ روضۀ گودال

تو کوچۀ بنی هاشمه

ذکرَمه فاطمه فاطمه

کاش میدونستم ، کجاست قبرِ مادرم

کاش میتونستم ، براش بسازم یه حرم

 اُم ابیها ، یازهرا یازهرا یازهرا

به رسم شیرینِ نوکری ، سلام مادر

به رسم فرزند و مادری ، سلام مادر

من اومدم ، که بی قرارِ دلبر باشم

من اومدم ، که مبتلایِ حیدر باشم

من اومدم ، که خاکِ پایِ مادر باشم

تا مُردَنم ، تا محشرم

همیشه سایه ت باشه رو سرم

به رسم شیرینِ نوکری ، سلام مادر

به رسم فرزند و مادری ، سلام مادر

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 1039 زمان : نظرات (0)

ای كه میگی به روضه خون

روضه ات رو اینجوری نخون

منم میگم با دلِ خون

خدا كنه دروغ باشه

میگن كه گوشواره شكست

میگن روی زمین نشست

مونده هنوز جایِ یه دست

خدا كنه دروغ باشه

به زخم تو نمک زدن

به خاطر فدک زدن

مادرمُ کتک زدن

خدا كنه دروغ باشه

دنیا به ما وفا نکرد

دردامونُ دوا نکرد

قنفذ چرا حیا نکرد

خدا كنه دروغ باشه

جاریِ اشکش مثه رود

بینِ در و آتیش و دود

گناهِ محسنش چی بود

خدا كنه دروغ باشه

تو کوچه هایِ بی سپر

تنها میونِ رهگذر

چهل نفر به یک نفر

خدا كنه دروغ باشه

از اینجا وصل شیم علقمه، از اونجا روضه بخونم،علقمه هم همین اتفاق افتاد،چهل نفر نه،چهار هزار نفر به یک نفر،اما اون یک نفر عباس بود،اون یک نفر پسرِ امیرالمؤمنین بود،چهارهزار نفر رو کنده ی زانو همه هدف گرفتن عباس رو،الله اکبر،اول دست هارو قطع کردن،وقتی بازوش رو زدن،ابی عبدالله داشت رجز میخوند،تا این اتفاق افتاد،ابی عبدالله،از اون ورِ میدان صدا زد: " اَنَا بنُ فاطِمه" یعنی عباس یادت نره،بازوی مادرِ من رو هم تو کوچه ها زدن...تو مَردی،تو پهلوانی،تو عباسی،اما مادرِ من یک زنِ هجده ساله...مگه دستش چقدر توان داشت،چهل نفر دورش حلقه بزنن....امام باقر فرمود: سبب شهادت مادرِ ما همون ضربه های غلاف بود...یه جوری زد...

علی بهانه شد و ضربه خورد بازویت

دری شکست در آن دَم، فتاد بر رویت

شرار آتش ظلم زمان زبانه کشید

رسید آتشِ نمرودیان به گیسویت

جراحتی است به روی پرت از آن ایام

نشانه ای ز ملاقات میخ و پهلویت

هوا ز جور مخاف چو قیرگون گردید

نشست سایه ی دستی سیاه بر رویت

مدینه با غلاف زدن،کربلا هر کی هرچی داشت دور حسینش حلقه زد،" فرقةٌ بالسیوفِ وفرقةٌ بالرماحِ وفرقةٌ بالحجارةِ"  امام باقر فرمود:جدِّ مارو به پنج وسیله کشتن،یه عده شمشیر زدن،یه عده تیرزدن،یه عده نیزه زدن،یه عده سنگ زدن....{ اما این آخری رو تا قیامت نمیشه باورش کرد...خیلی باورش سخته} امام باقر می فرمایند:" وفرقةٌ بالخَشَبِ والعصا؛" پیرمردها با چوب و عصا میزدن...بگو:حسین....

 

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 899 زمان : نظرات (0)

اللّهمَّ صَلِّ عَلی فاطمَةَ وَ اَبیها وبَعلِها وبَنیها والسِّرِّ المُستَودِعِ فیها بِعددِ ما اَحاطَ بِه علمُک.

 مِهر زهرا چیست مِهر مادری

باده ما چیست جامِ کوثری

هرکه را مهر ذَوِی القُربا رسد

روزی‌اش از شاخه طوبا رسد

زندگی خواهم ولی با مادرم

بندگی خواهم که عبدِ کوثرم

بندگی باید بر آن پَرْ سوخته

زانکه ما را بندگی آموخته

او به ما آزادگی تعلیم داد

در بلا آمادگی تعلیم داد

او ز مِهر مادری گنجینه داشت

پشت در اسراری اندر سینه داشت

ای شگفتا از غلافِ تیزْ دست

بازوی یارِ ولایت را شکست

مادر و اسراری از دیوار و در...

مادر و اسراری از داغِ پسر

اقتباس از آتشِ در می‌کنم

یاد از گیسویِ مادر می‌کنم

بانویی در دود و آتش گم شده

مادری راهِ نجاتش گم شده

شعله کم کم تا به گیسو رسید

ضربِ پایی تا به پهلو رسید

پشت در کوثر به خون آغشته شد

آخر دیوار و در کار خودش را کرد

سیلی معنادار کار خودش را کرد

آسان فرو رفت و دشوار خارج شد

کج بودن مسمار کار خودش را کرد....

هر چه حسن میگفت ای بی حیا پارا

از چادرش بردار،کار خودش را کرد

در چشم دشمن هم زینب همان زهراست

از کوچه تا بازار کار خودش را کرد

امون از دل زینب....

وای از دل زینب....

از مدخل دروازه تا کنج خرابه

دشمن میان کوچه زینب را کتک زد...

آسان فرو رفت و دشوار خارج شد

کج بودن مسمار کار خودش را کرد....

هر چه حسن میگفت ای بی حیا پارا

از چادرش بردار،کار خودش را کرد

اینجا کجاست، هوا چرا تاره؟

چی میبینم، یه دونه گوشواره

خاک به سرم، این زن چرا تنهاست؟

آخه مگه زهرا زدن داره؟

تورو خدا دست از سرش بردار

چند وقته که زهرا شده غم‌دار

حسن ببین این مردِ بی‌غیرت

دور دیده چشمِ حیدرِ کرار

رفتم جلو، چرا هوا سرده؟

چی میبینم اینکه یه نامرده...

چرا زدی، میدونی این زهراست

از دست تو قلبش پرِ درده

از کوچمون برو برو

دیگه نبینم تو رو

دستِ سیاهت نزن...

دم دمای آخر بی‌بیِ؛ خانم صدا زد : زینبم،دخترم بیا.....آخه مادرِ...میخواد از الان فضا رو براش آماده کنه...اگه از الان آماده نکنه،زینب کربلا جون میده...

 یه بقچه‌ای کنار گذاشتم... بقچه رو برام بیار.گفت: چشم مادر.بقچه رو آورد جلو مادر گذاشت... گفت: دخترم خودت بازش کن...

با اون دستهای کوچولوش بقچه رو بازکرد...تا بازکرد دید سه تا کفن میونشه...

اول کفن مالِ خودمه... دوم کفن مالِ باباته...

سومی مالِ حسنه....زدن زیر گریه هم مادر فهمیده،هم زینب... مادر داره روضه میخونه... ای بی کفن حسین...

صدا زد نگران نباش...برا حسینم یه پیراهن کنار گذاشتم.... با دستهای خودم بافتم....

زینب این پیراهن باشه...  روز آخر ازطرف من زیر گلوی حسین رو ببوس، پیراهنو تنش کن....

زینب گفت چشم مادر... به وصیت مادر باید عمل کنه....تا حسین اومد بره میدون صدا زد یابن زهرا ...مهلا مهلا....یه مرتبه حسین برگشت،چیه خواهرم؟

صدازد:مادرم وصیت کرده گفت پیراهن رو به تو بدم ....زیر گلوی تورو بوسه بزنم....از طرف مادر میخوام ببوسم....از طرف مادر بوسه زد...هنوز به دلِ زینبه از طرف خودش یه بوسه به گلوی حسین بزنه....

فهمیدی چی شد؟!

چند لحظه بیشتر نگذشت اومد تو گودال نیزه هارو کنار زد، بذار از طرف خودم ببوسمت ...

اما یه نگاه کرد دید سر نداره....همه دیدن زینب خم شد... لبهاشو گذاشت به رگها....

یاحسین....یا اباعبدالله....یا اباعبدالله....شب آخر فاطمیه از قدیم رسم بوده درِ خونه ی باب الحوائج ابالفضل العباس علیه السلام میرن...

فقط یه جمله عرض کنم امام زمان بیان...فرمودند هرجا نام عموم عباس برده شه میام....

خیلی عباس حضرت زهرا رو دوست داره...کشته مرده ی اسم فاطمه ست...میگه هروقت با اباعبدالله تو کوچه‌های بنی هاشم قدم میزدم، می‌دیدم اباعبدالله رو زمین میشینه ناله میزنه...ادبِ عباس اجازه نمیده بپرسه چیه؟ اما یه بار فرمود: چرا تو کوچه این نقطه میرسی رو زمین میشینی؟ چه خبر شده اینجا ؟گفت عباسم دست رو دلم نذار....تازه حسین که ندیده....

علامه حسن زاده آملی میفرمودند: هروقت امام حسن از این کوچه رد میشد، رو زمین میشینه دستاشو رو سرش میذاره... خودم دیدم که مادر رو زمین افتاد.....

 همش میگفت: حسین! ایشالله یه روزی منم مثل مادر تو بشم...

مثل فاطمه هم شد. تاابیعبدالله اومد.... راوی میگه دیدم وسط میدان روز زمین افتاد حسین.... یه شیئ رو برداشت هی میبوسه به چشماش میذاره.... گفتم نکنه قران پیدا کرده. یه نگاه کردم دیدم دستهای قلم شده عباسه... گفت:حسین جان اگه دستای مادرت رو با غلاف زدن منم دستای منم فدایی برا مادرت باشه.... اگه تو کوچه سیلی به صورت مادرت زدن...چشمای مادرت سرخ شد... به چشمای منم تیر زدن... چشمای منم پُرِ خون شده حسین جان....آی حسین....

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 510 زمان : نظرات (0)

رزق گریه کردن کجا
چشم بی لیاقت من
پیش پات مردن کجا؟
حسرت شهادت من
خاک پای مادر کجا؟
صحنه ی قیامت من
ممنونتم به خاطر ذره پروری
ممنونتم به خاطر حس مادری
ممنونتم سایه‌ی سری...
دست رو سرم بکش، باز جای مادرم
دست منو بگیر بین، غوغای محشرم
یا فاطمه مدد ...
شأن و رتبه ی من کجا؟
مجلس عزای شما
دست خالی من کجا؟
کاسه‌ی گدای شما
 
دست خالی من کجا؟
میرسه به پای شما
دوستت دارم، شفیعه‌ی روز محشرم
دوستت دارم، پاره‌ی قلب پیمبرم
دوستت دارم، مثل مادرم
چشم انتظارتم، تو آهِ آخرم
دست منو بگیر بین، غوغای محشرم
یا فاطمه مدد ... 


تعداد صفحات : 3

درباره ما
Profile Pic
وبلاگ آئین مستان مرجع اشعار مذهبی، متن مداحی همراه باسبک، دانلود مداحی، آموزش مداحی، کتاب های مقتل و کتاب های آموزش مداحی می باشد. .::::::::.هر گونه كپی برداری از مطالب این سایت با ذكر صلوات برای فرج امام زمان (عج) بلامانع می باشد.::::::::. *****شما هم می توانید با تایپ اشعار مذهبی و متن روضه ها و ارسال آن از طریق سه روش: 1- عضویت در سایت و ثبت نام در انجمن 2- ارسال به ایمیل 3- درج آنها در قسمت نظرات اسم خودتان را در زمره خادمین ائمه اطهار علیهم السلام ثبت نمایید.*****
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 3320
  • کل نظرات : 204
  • افراد آنلاین : 37
  • تعداد اعضا : 346
  • آی پی امروز : 234
  • آی پی دیروز : 342
  • بازدید امروز : 1,254
  • باردید دیروز : 2,754
  • گوگل امروز : 10
  • گوگل دیروز : 13
  • بازدید هفته : 10,601
  • بازدید ماه : 91,221
  • بازدید سال : 1,301,145
  • بازدید کلی : 19,806,973