گفتن ندارد...گفتن ندارد...
نشسته کنج بقیع و غیر از مِحَن ندارد
ای وااای مردم حسینِ من
مانده بین صحرا کفن ندارد
ام البنین وای مادر...
وای مادر...وای مادر...
حسین....حسین....حسین من
واست بمیره مادر
ضیاء هر دو عین من
واست بمیره مادر
ام البنین وای مادر...
وای مادر...وای مادر...
گفتن ندارد... گفتن ندارد...
آن لاله ای که پژمرده دیگر چیدن ندارد
در بین کوفه کسی شبیه
حرمله دست بزن ندارد
رباب....رباب....رباب....رباب
عباسمو حلال کن
اگه علی نخورده آب
عباسمو حلال کن
ام البنین وای مادر...
وای مادر...وای مادر...
گفتن ندارد...گفتن ندارد...
ای وای زینب که جای
سالم به تن ندارد
بین خرابه رقیه مثل
بابای خود او کفن ندارد
ام البنین وای مادر...
وای مادر...وای مادر...
خدا...خدا...خدا...خدا...
زینبو کوچه بازار...
که بیشتر از کرب و بلا
زینبو داده آزار