آئین مستان

دل خستم جا مونده از قافله مسافرای حرم

عمریه که تو قفس دل تنگی هام اسیر بال و پرم

هر روز غروب میام با کوله بار غصه و غم

تا دست لطفشو بکشه آقا روی دلم

با دلی پر امید اومدم از نگاه لطف تو حاجت بگیرم

از کرامت چشمای تو تذکره ی سرخ شهادت بگیرم

اون که شیدای شهادت نیست به جز قلبی غرق آه نداره

هر کسی داره هراس از سر دادن به کربلا راه نداره

آقام آقام یابن زهرا یابن زهرا یا سیدالشهدا

شما رفتید و سهمم از فراقتون خسته حالی هنوز

توی خط مقدم معرکه ها جاتون خالی هنوز

آروم نمی گرفت طوفان نگاتون به خدا

درس رشادت دلاوریاتون به خدا

چه عاشقونه جون می دادید تا دل آقاتونو ماتم نگیره

لاله لاله پرپر می شدین تا باغ چشماش بغض شبنم نگیره

خدا اون روزو نیاره که با کوه غمها بمونه آقا

کربلایی ما نباشیم تا تو کوفه تنها بمونه آقا

آقام آقام یابن زهرا یابن زهرا یا سیدالشهدا

عزت و سربلندیمون در گرو اطاعت از ولیه

آقایی که به روی دوشش علم ولایت علیه

در اهتزازه باز پرچمای خون رنگ حسین

از لطف نهضت عاشورایی ماه خمین

ایشالا با اون دستایی که داره نشون از علمدار علقمه

پرچمو میده رهبر آزاده ی ما دست عزیز فاطمه

تا نفس داریم تو سینه دم می گیریم خونی که در رگ ماست

هدیه ناقابل ما سینه زنها به سیدالشهداست

آقام آقام یابن زهرا یابن زهرا یا سیدالشهدا

غروب جمعه محراب جمکرونت پناه اشکامونه

اشک چشمام برای تو عریضه غربتمو می خونه

آقا ببین کسی ندبه هامو باور نداره

اصلاً همه میگن شیعه تو یاور نداره

اما می دونم که یه روزی از این روزا با بیرق سرخ حسین

می رسی و با ذوالفقارت محشری برپا میشه بین­الحرمین

زمونه چشم انتظاره لحظه های رجعت خون خداست

دل عالم در تب و تاب طلوعه خورشید کرب و بلاست

آقام آقام یابن زهرا یابن زهرا یا سیدالشهدا