loading...

آئین مستان

متن سینه زنی زمینه شهادت حضرت محمد,رحلت رسول اکرم,شهادت حضرت محمد,متن مداحی زمینه,حضرت محمد,رسول اکرم,متن سینه زنی زمینه رحلت حضرت محمد,متن سینه زنی,سینه زنی زمینه حضرت محمد,سینه زنی زمینه شهادت حضرت

آخرین ارسال های انجمن
عنوان پاسخ بازدید توسط
مقتل امام حسن عسکری علیه‌السّلام ‌ 7 2147 aboozar
مقتل امام رضا علیه‌السّلام 9 1710 aboozar
مقتل امام حسن مجتبی علیه‌السّلام 9 1245 aboozar
اهانت مرد شامی به امام حسن مجتبی (ع) 0 679 aboozar
مواعظ مهم امام حسن مجتبی (علیه السلام) در ساعات پایانی عمر 0 621 aboozar
متن مقتل ---- زیارت جابر بن عبدالله انصاری در روز اربعین 0 587 aboozar
عسکری صحیح است یا عسگری؟ 0 3480 aboozar
متن مقتل حضرت رقیه (س) 1 6684 aboozar
خطبه زین العابدین (علیه السلام) در کوفه 0 2827 aboozar
متن مقتل امام سجاد (علیه السلام) 3 3748 aboozar
حاج محمدباقر منصوری مداح اهل بیت (ع) درگذشت. 0 3226 aboozar
نیازها و بایدهای هیئت داری در کلام رهبری 10 3549 aboozar
کلاس مداحی حاج میثم مطیعی برای نوجوانان 0 4125 aboozar
احادیث درمورد ایام عزاداری 1 3654 aboozar
متن مقتل معتبر حضرت زهرا (س) 9 7232 aboozar
چرا نام پدر میثم مطیعی در لیست ترور منافقین قرار گرفت؟ 0 4938 aboozar
حاج غلامرضا سازگار:دوست دارم درحال ذکر اباعبدالله الحسین(ع) از دنیا بروم 0 5878 aboozar
توصیه خواندنی امام حسن عسکری (علیه السلام) به شیعیان 0 4356 aboozar
کتاب مقتلی که دکتر میثم مطیعی در حال ترجمه آن است 0 5524 aboozar
دعای پایان ماه صفر 0 4167 aboozar
خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 1178 زمان : نظرات (0)

بخوان نوحه در این عزا
برای رسول خدا
شب اشک و آه است
جهان بی پناه است
در این داغ عظمی
میکوبم به سینه

در سوگ پیمبر

میسوزد مدینه

به اشک چشمان ترم

سینه زن پیمبرم

یا رحمت اللعالمین

علی نوحه خوان در برت

پریشان شده دخترت

شده داغ دنیا

یتیمی زهرا

بعد از تو خزان شد

آن یاس بهاری

شد باران .....

بغض بی قراری

فاطمه خون جگر شده

سینه زن پدر شده

یا رحمت اللعالمین

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 1587 زمان : نظرات (0)

اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ

جانم فدای آن بنایی که نداری

قربان آن گلدسته هایی که نداری

 هرجا حرم دیدم سرودم زیر لب از

دلتنگی گنبد طلایی ...که نداری

 باب الرضا رفتم نشستم گریه کردم

بعضی ها خیلی با معرفت هستند، هر وقت میرن حرم امام رضا،روز اول فقط برا امام حسن مجتبی گریه می کنند

 باب الرضا رفتم نشستم گریه کردم

با یاد باب المجتبایی ...که نداری

 قالیچه ارثیه مادر بزرگم

نذر تو و صحن و سرایی ...که نداری

 من هر شب جمعه سلامی می دهم به

شش گوشه ی کرببلایی ...که نداری

 ما سینه زنهایت حسن کم گفته ایم آه

در مجلس دارُ البُکایی ...که نداری

دو ماه برا امام حسین گریه می کنی،دو ماه برا حسین به سر و سینه می زنی، یه امروز اومدی برا این آقا گریه کنی، یه امروز اومدی برا این آقا ناله بزنی، طول سال هم میگی :حسین! فقط یه روز تو سال اومدی بگی:حسن!.

همچین که حسن و حسین شروع کردن با هم کشتی بگیرن، پیغمبر نسشته،امیرالمؤمنین هم نشسته، بی بی دو عالم هم نشسته، همه دارن یه حرفی میزنن،اما دیدن پیغبر هی دارن میگن:جانم حسن! بی بی دوعالم سئوال کرد:بابا جان! حسین کوچیکتر از حسنِِ ،اگرم بخوای تشویق کنی، باید حسین رو تشویق کنی، چرا هی دارید میگی: جانم حسن! پیغمبر صدا زد:دخترم مگه نمی شنوی؟ همه ی عالم دارن میگن:حسین.. من دیدم کسی نمیگه:حسن! خیلی پسرم غریب ِ...فرمود: هر کسی به اندازه ی بال مگسی برا حسنم گریه کنه، فردای قیامت که همه چشما گریانِ، چشمی که برا حسنم اشک ریخته باشه،گریان نمیشه

 دردی که داری در خودت میریزی آقا

دردش رو به هیچ کسی نمیگه آقا، تا حالا دیده بودی کسی تو خونه ی خودش هم غریب باشه؟تا حالا دیده بودی کسی بین زن و بچه اش هم غریب باشه؟

دردی که داری در خودت میریزی آقا

حق می دهم درد آشنایی ...که نداری

دیدن یکی داره در خونه رو میزنه، بی بی دو عالم اومد پشت در، هر وقت در این خونه رو میزنن بی بی میاد در و باز میکنه،بی بی میشه امروزم ما اومدیم برا حسنت گریه کنیم،تو بیایی در و به رومون باز کنی؟تا در و باز کرد دید مرد عربی ِ، بهش فرمود: چی می خوای؟ گفت: اومدم پیغمبر رو زیارت کنم، گفت: مگه نمیدونی بابام مریضِِ، تو بستر افتاده، اجازه نمیده کسی بیاد عیادتش. رفت دوباره در زد، برا بار دوم بی بی همون جواب رو بهش دادن،بار سوم که در زد،پیغبر فرمود: دخترم،کیه داره در میزنه؟ گفت:بابا نمیدونم، یه مرد عربیِ،میخواد شما رو ببینه، تا این حرف رو زد، پیغمبر صدا زد: دخترم بخدا، برادرم عزرائیلِ.پیغمبر میخواد به فاطمه اش بگه: ببین،عزرائیلم میخواد بیاد داخل باید از تو اجازه بگیره.... اما من یه عده رو سراغ دارم اجازه که نگرفتن که هیچ تازه هیزم آوردن، اول در خونه رو آتیش زدن، هی داد میزدن میگفتن: علی بیا بیرون

ساعات بعد از داغ پیغمبر شروع شد

با رفتنش صد قصه دیگر شروع شد

دلشوره هایش یک به یک معنا گرفت و

از آنچه می ترسید پیغمبر شروع شد

در وقت دفن مصطفی، تنها علی بود

ایام سخت غربت حیدر شروع شد

امروز از یک طرف باید برا امام حسن گریه کنیم، اما بیشترش رو باید برا غربت علی گریه کرد، از امروز به بعد دیگه امیرالمؤمنین تنها میشه، از امروز به بعد دیگه کسی جواب سلامش رو هم نمیده،همه منتظر بودن پیغمبر بره،تلافی کنند

گفتند با هم در سقیفه بی حیاها

وقت تلافی کردن خیبر شروع شد

بعد از پیمبر هر کسی هر چه شنیده

باید بداند روضه از یک در شروع شد

گفتند از بغض علی با یاد خیبر

باید که آتش زد به این خانه به این در

وقتی که آتش بر در و دیوار افتاد

امام حسن در عالم رؤیا به عبدالزهرا فرمود: چرا روضه ی مارو نمیخونی؟ عرضه داشت،آقا! من بارها روضه ی شمارو خوندم،مگه روضه ی شما تشت طلا و پاره های جگر شما نیست؟فرمود: نه عبدالزهرا روضه ی ما اون روزی است که تو کوچه ها دستم تو دست مادر، از کوچه ها رد میشدیم

کوچه ای تنگ و دلی سنگ...

کسی که دریای کرم باشه

خودش نباید بی حرم باشه

دریای غرق خاک مگه میشه

این اوج ماتم و غریبیشه

ممنوع ِ اشک و گریه می دونم

توی دلم هی روضه می خونم

بقض گلوم راه صدامو بست

یه سیلی کاش بقض منو می شکست

اینجا نگهباناش چه بی رحمند

فرق زن و مرد رو نمی فهمند

از نسل اون نامرد چپ دستند

دستای سنگینی دارن پستند

کریمِ بی حرم حسن جانم....

غربت یعنی مردی توی خونه اش

حتی کنار بانوی خونه اش

تنها بمونه بی حبیب باشه

تو خونه ی خودش غریب باشه

آقای ما تو خونه تنها موند

زخم زبونا قلبش سوزوند

همدم نمونده غیر آه واسش

شد کنج خونه قتلگاه واسش

از دست خانمش دلش خونه

هر چی میخواد پاشه نمیتونه

هی کنج خونه دست و پا می زد

حسین و زینب و صدا می زد

کریمِ بی حرم حسن جانم....

تا تکیه به دیوار یا در داده

یاد روزای کوچه افتاده

تا که بخوای زخم زبون خورده

هر بار مغیره رو دیده مُرده

چهل سالِ کابوس شباش اینه

هی خواب اون سیلی رو می بینه

این غصه ها شد قاتلش دیگه

درداشو امشب به حسین میگه

رد شد دستش از رو سرم افسوس

می ترسم از تکرار این کابوس

بسه یه سیلی واسمون داداش

جون تو و ناموسمون داداش

مظلوم کربلا حسین جانم

مُقطع الاعضاء حسین جانم

غریب گیر آوردنت داداش

با لب تشنه گشتنت داداش

به زور نیزه بردنت داداش

صدا زد زینبم! تشتی برام بیار،سریع دوید تشتی آماده کرد گذاشت جلو امام حسن، اما تا داخل تشت رو نگاه کرد،دید پاره های جگر امام حسن ِ، داره خون بالا میاره، سریع اومد صدا زد:حسینم،عباسم!پاشید بیایید حسنم داره جون میده،شاید همچین که حسین و عباس اومدن، قبل از اینکه برن سراغ امام حسن اومدن زیر بغل های زینب رو گرفتن. چه خبره؟ آخه زینب تشت خونی دیده.چه خبره؟ زینب پاره های جگر امام حسن رو دیده، خود امام حسن هم صدا زد: "لا یوم كیومك یا أباعبدالله" اینجا یه تشت بود زینب نمیتونه ببینه، یه تشت دیگه رو هم من سراغ دارم، اون لحظه ای که دید کاروان رو وارد بزم عوام کردن، داره مجلس به هم میریزه، میدونی چه کار کرد؟ سر حسین رو بیارید،یه مرتبه دیدن یه تشت خونی رو آوردن، سر مقدس ارباب من و تو، میون تشت،یه مرتبه تا تشت رو آوردن،دیدن سریع رباب دوید سر رو بغل کرد،آخ حسین...

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 379 زمان : نظرات (0)

سیه پوش شد امشب مدینه
از این غم بکوبم به سینه
پیمبر رفت از دنیا
علی دیگر شد تنها
خدا میداند امشب
چه حالی دارد زهرا
واویلا وابیلا واویلا وابیلا
آقام یا رسول الله آقام یا رسول الله
برگشت به اول متن
امان از جفاهای مردم
به پشت در خانه هیزم
گل حیدر شد پر پر
میان دیوار ودر میان خانه پیچید
صدای ای وای مادر
واویلا وابیلا واویلا وابیلا
آقام یا رسول الله آقام یا رسول الله
برایم نمانده شکیبی حسن جان تو خیلی غریبی
چه زهری چه افطاری چه طشت لاله زاری
 
غریبی آنقدر آقا که در خانه بی یاری
حسن جان حسن جان حسن جان
حسن جان کریم آل  طاهاکریم آل طاها
شکستند از اول پرت را تو دیدی غم
مادرت را به کوچه تنها بودی
فقط تو آنجا بودی برای خانه رفتن
عصای مادر بودی
حسن جان  حسن جان کریم
 
آل طاها کریم آل طاها


خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 643 زمان : نظرات (0)

یتیم مکه ای اما بزرگ دنیایی

اگر چه خاک نشینی، همیشه بالایی

مرا اویس شدن در هوای تو کافی است

اگر چه باز ندیدم، دعای تو کافی است

همین که بوی تو را در مدینه حس کردم

لبم رسید به خاک سرای تو کافی است

چه حاجتی به پسر داری ای بزرگ قریش

همین که فاطمه داری برای تو کافی است

همین که اول هر صبح پیش زهرایی

برای روشنی لحظه های تو کافی است

تو آن پیمبر دنباله داری و بعدت

اگر علی تو باشد به جای تو کافی است

قسم به اشهد ان لااله الا الله

که بعد توست در عالم علی ولی الله

علی ولی الله....

ز لطف توست ترحم شدند دخترها

چقدر صاحب دختر شدند مادرها

ز لطف توست رعیت شکوه عبد گرفت

بدین طریق چه آقا شدند نوکرها

خدای خوب به جای خدای چوب نشست

و با اذان تو بالا گرفته باورها

بگو مدینه ی علمی، علی درآن است

بگو که واجب عینی است حفظ درها

بریز شیره ی پیغمبری به کام حسین

که از حسین بیاید علی اکبرها

زمان گذشت زمان ظهور دیگر شد

حسین منی انا من حسین اکبر شد

هزار حضرت مریم کنیز مادر توست

تو را بس است همینکه بتول، دختر توست

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 831 زمان : نظرات (0)

سیه پوش شد امشب مدینه

از این غم بکوبم به سینه

پیمبر رفت از دنیا

علی دیگر شد تنها

خدا میداند امشب

چه حالی دارد زهرا

واویلا وابیلا واویلا وابیلا

آقام یا رسول الله آقام یا رسول الله

برگشت به اول متن

امان از جفاهای مردم

به پشت در خانه هیزم

گل حیدر شد پر پر

میان دیوار ودر میان خانه پیچید

صدای ای وای مادر

واویلا وابیلا واویلا وابیلا

آقام یا رسول الله آقام یا رسول الله

برایم نمانده شکیبی حسن جان تو خیلی غریبی

چه زهری چه افطاری چه طشت لاله زاری

غریبی آنقدر آقا که در خانه بی یاری

حسن جان حسن جان حسن جان

حسن جان کریم آل  طاهاکریم آل طاها

شکستند از اول پرت را تو دیدی غم

مادرت را به کوچه تنها بودی

فقط تو آنجا بودی برای خانه رفتن

عصای مادر بودی

حسن جان  حسن جان کریم

 آل طاها کریم آل طاها


خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 1143 زمان : نظرات (0)

 

توی چشمامون میزنه بارون

دیگه زهرا خداحافظ میمیرم دلخون

بعد من از این مدینه

دل علی شاکی میشه

توی همین کوچه یه روز

چادر تو خاکی میشه

دارم میرم از این دنیا دلم میگیره زهرا

که فاطمیه تو راهه، واویلا

امون امون ای دل، واویلا

میزنی پرپر جلوی حیدر 

 جای خونه تو میمونه روی میخ در

برای عرض تسلیت میبینی با خنده دارن

به جای گل در خونت آتیش و هیزم میارن

میمونی وقتی که تنها

میگی کجایی ای بابا 

 بیا که محسن رو کشتن، واویلا

امون امون ای دل، واویلا

منم و غمها علی و زهرا 

قراره ما توی گودال روز عاشورا

به روی سینه حسین

انگاری چشمام میبینه

یکی با خنجری میاد

به روی سینه اش میشینه

تو قتلگاه میشه غوغا

که نیزه ها میره بالا 

میشه حسین من بی سر، واویلا

امون امون ای دل، واویلا

 

تعداد صفحات : 3

درباره ما
Profile Pic
وبلاگ آئین مستان مرجع اشعار مذهبی، متن مداحی همراه باسبک، دانلود مداحی، آموزش مداحی، کتاب های مقتل و کتاب های آموزش مداحی می باشد. .::::::::.هر گونه كپی برداری از مطالب این سایت با ذكر صلوات برای فرج امام زمان (عج) بلامانع می باشد.::::::::. *****شما هم می توانید با تایپ اشعار مذهبی و متن روضه ها و ارسال آن از طریق سه روش: 1- عضویت در سایت و ثبت نام در انجمن 2- ارسال به ایمیل 3- درج آنها در قسمت نظرات اسم خودتان را در زمره خادمین ائمه اطهار علیهم السلام ثبت نمایید.*****
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 3320
  • کل نظرات : 204
  • افراد آنلاین : 20
  • تعداد اعضا : 345
  • آی پی امروز : 264
  • آی پی دیروز : 649
  • بازدید امروز : 2,918
  • باردید دیروز : 5,809
  • گوگل امروز : 2
  • گوگل دیروز : 50
  • بازدید هفته : 2,918
  • بازدید ماه : 105,461
  • بازدید سال : 1,147,602
  • بازدید کلی : 19,653,430