میشه با یه پرچم یه جا هیئت باشه
میاد اونجا زهرا حتی خلوت باشه
این کلام معصوم زینت منبر هاست
دونفر که باشن سومیشون زهراست
یا اباعبدالله یا اباعبدالله........
شور و شوق روضه ات توی عرش اعلی است
جمعیت اینجا نیست جمعیت اون بالاست
تو نگفته خوندی حرفای ناگفتمو
فکر هئیت پر کرد همه ی هفته ام رو
تا دیدم بیتابم تا دیدم پر دردم
فرشای هیئت رو آب و جارو کردم
یه بساط چایی گوشۀ می خونه
مجلسارو گرم کرد عطر آبدارخونه
سرمو خم کردم زیرپام عزت ریخت
خیر ببینه اون که توی چایم تربت ریخت
یا اباعبدالله یا اباعبدالله........
اشکم و به زخمای تو هدیه کردم
خیلی وقتا شد گه تنها گریه کردم
اشکامُ و لبخندا با خودت شد قسمت
حاجتم رو دادی پای دیگ هیئت
زندگیم رو دست خودتون میسپارم
کفشارو جفت کردم، جفت و جور شد کارم
روبه راهم کردی تا به چاه افتادم
همش از غفلت بود به گناه افتادم
یا اباعبدالله یا اباعبدالله........
پیرهنت رو پاره کردن تو تنت
ای وای ای وای........
نیزه جا نمیشه تو بدنت
ای وای ای وای........
یا اباعبدالله یا اباعبدالله........
جووونیم پیرم کرد، روضه هات و خوندم
به خدا چند ساله ته مقتل موندم
هرکی رفت تو گودال دست و پاش خونی بود
هرکی اومد بیرون، چکمه هاش خونی بود
چکمه رو سینه ات بود، جون تو بر لب بود
اون که داشت جوون میداد این وسط زینب بود
پیرهنت رو پاره کردن تو تنت
ای وای ای وای........
جای سالمی نمونده تو تنت
ای وای ای وای........
یا اباعبدالله یا اباعبدالله........