خدا رحمت کنه اونکه منو تو روضه اورده
اگه توفیقی هم باشه سر سفرت رقم خورده
همه میریم ولی بازم همین روضه است که میمونه
هنوزم توی گوش من موذن زاده میخونه
زینب زینب زینب
ای کنز حیا زینب
کانون وفا زینب
زینب زینب زینب
ای غرق بلا زینب
درد آشنا زینب
غم قهرمانی زهرا نیشانی
ای روح با ایمان جانیم سنه قوربان
یه عمر که گرفتارِ صفای سینه زن هاتم
نمک پروردۀ اشک تموم پیر غلاماتم
همیشه باقی آقا شکوه بیکران تو
چه اشکایی که جاری شد با این شعر حسان تو
امشب شهادت نامۀ عشاق امضا میشود
فردا زخون پاکشان این دشت دریا میشود
امشب که جمع کودکان در خواب ناز آسوده اند
فردا به زیر خارها گمگشته پیدا میشود
اگه دل مبتلا باشه که زود و دیر نمیشناسه
عجب دنیایی عشقت جوون و پیر نمیشناسه
هنوزم پیرمردی که دلش تنگه دلش خونه
سر خاک شهیدش باز نشسته خونه میخونه
جوانان بنی هاشم بیایید
علی را بر در خیمه رسانید
خدا داند که من طاقت ندارم
علی را بر در خیمه رسانم