تنگ اومده سینه ام، دارم میرم میدون
عمو رو می بینم، با چهره ای گلگون
خدایا تو گودال محشری برپاست
بارونیه چشمام، تو دلم غوغاست
چطوری بمونم میون خیمه
آخه عموجونم، غریب و تنهاست
چرا تو قتلگاه،شده پر ازدحام
عمو نفس بکش، عمو دارم میام
عمو حسین....
غریبم و بی کس، یتیمم و تنها
بودی عمو جونم، برای من بابا
آرزومه آخر، بدم برات سر
کی میگه که هستی، بی کس و یاور
من از میون بچه های خیمه
میارم عموجون دوسه تا لشکر
عمو تو جون بخواه، برات سپر می شم
برام پدر بودی، برات پسر می شم
عمو حسین....