عاشقت شد از ابتدا این قدر
دوست دارد تو را خدا این قدر
بغلِ کعبه هم به جان خودت
ما نگفتیم ربنا این قدر
بی سبب نیست شهرت آهو
آن قدر گریه کرد تا این قدر
حرمت می رسیم زود به زود
دل نبرده کسی ز ما این قدر
چقَدَر عاشق خودت شده ای
جلوی آینه نیا این قدر
کربلا رفتم و نجف رفتم
من ندیدم برو بیا این قدر
از خدا هم سرت شلوغ تر است
چه کسی داشته گدا این قدر
کرمت مایه خجالت ماست
کم نوشتم ولی چرا این قدر
مزد یک بار ما سه بار شماست
هیچ کس سر نزد به ما این قدر
وقت مردن بیا کنارم باش
ظرف ما را مکن طلا این قدر
کربلای مرا به تو دادند
پس اذیت نکن مرا این قدر
این که عاشق شما شده ایم
کار ما بود یا شما این قدر
علی اکبر لطیفیان
بهر حاجات اگر دست دعا برخيزد
دلبري هست به هر حال به پا برخيزد
لطف آقاي خراسان ز همه بيشتر است
هر زمان از دلِ پُر درد صدا برخيزد
آه در سينه ي عشاق به هم مرتبطند
وقت نقاره زدن ناله ي ما برخيزد
جرأتش نيست كسي حرف جهنم بزند
گر پيِ كار ِ گنهكار ز جا برخيزد
زائر آن است كه در كوي تو اُتراق كند
آنكه در عرش نشسته ست چرا برخيزد؟
تا به دستِ كرم تو به نوايي نرسد
از سر ِ راه محال است گدا برخيزد
بر سر خاكم اگر آهوي تو گريه كند
از تمام جگرم بانگ رضا برخيزد
حرمت زودتر از كعبه مرا حاجي كرد
حج ما آخر ذي القعده به پا برخيزد
شاعر:علی اکبر لطیفیان
بیا دوباره مدینه دلا تماشا کن / تجلیات خدا را بیا تماشا کن
فضا پُراست ز نور وجود شمس شموس / به جلوه جلوه ی او در فضا تماشا کن
فروغ چهره ی شمس الضحا تماشائی است / به روی دامن بدراالدجی تماشا کن
شکوفه بارترین گلُبن فضیلت را / میان گلشن سبز ولا تماشا کن
ملائکی که به پابوس آن امام همُام / رسیده اند ز اوج سما تماشا کن
برای کام وی، آب فرات آوردند / به یاد صحنه ای از کربلا تماشا کن
بخوان« یُطهرُ »و آندم شکوه قدرش را / میان آینه ی انما تماشا کن
بیا به مکتب پُر شور علم و دانش او / به نور عالم آل عبا تماشا کن
حریم زاده ی موساست این حرم، این جا / هزار جلوه به طور وفا تماشا کن
اگرکه شوق تماشا به تو عطا کردند / به گوشه گوشه ی صحن و سرا تماشا کن
قدم به ساحت این کعبه ی وفا بردار / مقام و زمزم و سعی و صفا تماشا کن
نظر به کعبه نمودن عبادتی دارد / بیا به کعبه ی اهل ولا تماشا کن
صفای شبنم و لطف بهار اگر خواهی / به چشم زائر پاک رضا تماشا کن
حضور تشنه لبان حقیقت دین را / کنار چشمه ی آب بقا تماشا کن
کبوتران دعاگوی زائرانش را / به روی گنبد زرد طلا تماشا کن
به پشت پنجره ی او هزار معجزه را / به روشنائی آئینه ها تماشا کن
اگر که دست تهی آمدی، مرامش را / در این محیط سخا و عطا تماشا کن
اگر چو آینه های حرم شکسته شدی / درستی دل خود را بیا تماشا کن
حریم اوست «وفائی»چو روضة الجنه / بیا و ساحت این باغ را تماشا کن
شاعر : استاد سید هاشم وفایی
ای در هراس روز قیامت پناه من
ای آشنای اشک من و سوز و آه من
دل پیش تو بهانه ی غربت نمی کند
ای دلبر همیشگی و دلبخواه من
از بنده زادگان توأم ثامن الحجج
بیجا نگفته ام که تو باشی اله من
با تو چه زود ناز مرا می خرد خدا
ای تا حریم قرب خدا شاهراه من
ناراضی از کنار تو هرگز نرفته ام
نومید کی شود ز عطایت نگاه من
من در حریم قدس تو تطهیر می شوم
می ریزد از دعای تو بار گناه من
گفتی برای دیدن من زود می رسی
ای انتظار لحظه ی مرگم گواه من
اینجا مدینه، مکه، نجف یا که کربلاست
اینجا بهشت روی زمین جنت الرّضاست
تمام حاجت ما را به ما خدا داده
میان این همه کشور به ما رضا داده
دلم هوای طواف دور مرقدش دارد
دلم هوای زیارت به مشهدش دارد
چه می شود که شبی در رواق و ایوانت
تو را ببینم و خود را کنم به قربانت
چه می شود که شبی جارو بر حرم بزنم
شبی به همره مهدی کمی قدم بزنم
دخیل پنجره فولاد تو کنم دل را
به پای توست بریزم تمام حاصل را
چه می شود که ز سقاخانه ات دهی آبم
کمی تو روضه بخوانی برای اربابم
کمی تو روضه بخوانی ز حال طفل رباب
که شد ز تیر سه شعبه گلوی او سیراب
سری که کوچک و بوسیدنی و زیبا بود
به روی نیزه چرا در میان سرها بود
تعداد صفحات : 28
![Profile Pic Profile Pic](http://aein-mastan.rzb.ir/user/aein-mastan.jpg)
وبلاگ آئین مستان مرجع اشعار مذهبی، متن مداحی همراه باسبک، دانلود مداحی، آموزش مداحی، کتاب های مقتل و کتاب های آموزش مداحی می باشد. .::::::::.هر گونه كپی برداری از مطالب این سایت با ذكر صلوات برای فرج امام زمان (عج) بلامانع می باشد.::::::::. *****شما هم می توانید با تایپ اشعار مذهبی و متن روضه ها و ارسال آن از طریق سه روش: 1- عضویت در سایت و ثبت نام در انجمن 2- ارسال به ایمیل 3- درج آنها در قسمت نظرات اسم خودتان را در زمره خادمین ائمه اطهار علیهم السلام ثبت نمایید.*****