تو شدی امیر و من
روی پات افتادم
به تو پیش فاطمه
دست بیعت دادم
نوکری تو شده تقدیرم
بی اختیار سمت نجف میرم
عید غدیر که میشه
روزیه محرمم رو از تو میگیرم
دین و دنیامی مثل بابامی الحمدلله آقامی
حاجتم رو آخرش
من ازت میگیرم
کربلایی میشم و
تو نجف میمیرم
خزون دل با تو چه سر سبزه
عشق تو به دو دنیا می ارزه
هر کی یه یا علی بگه پاهاش
سر پل صراط نمی لرزه
روبروی هیئتا
باز ابالفضل رسیده
به نیابت از همه
سیدا عیدی میده
یه عمره سر مست گل یاسیم
تنها در خونتو میشناسیم
نوکر بچه های تو آقا
علی الخصوص زینب و عباسیم
دین و دنیامی مثل بابامی الحمدلله آقامی