بعد از تو، سالار زینب، غرق خون شد دل محزون و غمینم
میسوزم، هر شب و هر روز، از غم تو ای مه نیزه نشینم
وای از غمت در عذابم
دوریت برده تابم
وای یک سر از نی فتاده
نگران ربابم
سالار زینب، سالار زینب
رأس تو، به روی نیزه، من به دنبال سرت منزل به منزل
بر روی، منبر نیزه، صوت قرآت تو برده از دلم دل
وای داغ تو صبر من برد
زینب از غصه افسرد
وای آتشم زد همان سنگ
که به کنج لبت خورد
سالار زینب، سالار زینب
بنما یک، دعا بمیرم، بی تو دیگر زنده ماندنم چه حاصل
تا دیدم، سرت به نیزه، سر شکستم از غمت به چوپ محمل
وای تو و نیزه سواری
من و اندوه و زاری
وای بنگر همچو عباس
اشک من گشته جاری
سالار زینب، سالار زینب
از یادم، نرفته هرگز، در میان قتلگه تنت دریدند
با یک خنجر شکسته، لب عطشان زقفا سرت بریدند
وای سینه و تیغ و حنجر
ناله و اشک مادر
وای دست و پا میزدی تو
زیر آن کهنه خنجر
سالار زینب، سالار زینب
والله ِ، پس از فراقت، دیگر از نفس کشیدنم شدم سیر
تو بر روی نیزه ها و، من اسیر دشمنان در غل و زنجیر
وای من کجا و اسارت
من کجا و جسارت
وای در رهت ای برادر
هستی ام رفته غارت
سالار زینب، سالار زینب
ارسال شده توسط: آقای یاسین دالوند
شما هم می توانید با تایپ اشعار مذهبی و متن روضه ها و ارسال آن از طریق سه روش: 1- عضویت در سایت و ثبت نام در انجمن 2- ارسال به ایمیل 3- درج آنها در قسمت نظرات اسم خودتان را در زمره خادمین ائمه اطهار علیهم السلام ثبت نمایید.