سر محل چراغونه
چه خبر تو این خونه
لب امام زین العابدین خندونه
قدم نو رسید چه شورُ حالی میده
همه می خوان ببینن ،خدا چی آفریده
چه نوری از بالا ظاهر شد
مدینه باز پر زائر شد
شب محمد باقر شد
سر محل چراغونه
چه خبر تو این خونه
لب امام زین العابدین خندونه
گل میریزنُ ول وله شده ، قدم قدم توی عالمین
شاخۀ گل دختر حسن ، تو دستای پسر حسین
از مادر مجتبایی ... از بابا کربلایی ...
رو دست زین العابدین ... سید طباطبایی ...
سر محل چراغونه
چه خبر تو این خونه
لب امام زین العابدین خندونه
با یه شروع رویایی شد رجب تماشایی
دوباره جون گرفت عشیرۀ زهرایی
خدا یه شاخ شمشاد ، از آسمون فرستاد
سنگ تموم گذاشته، برا امام سجاد
روی بال ملائک خوابه
گلی که نادرُ کمیابه
بابا بزرگشم اربابه ...
از مادر مجتبایی ... از بابا کربلایی ...
رو دست زین العابدین ... سید طباطبایی ...
چش وا میکنه سر میزار باز به روی شونۀ مادرش
منتظر تا از کوچه بیاد باز صدا کنه عمو اکبرش
لبخند روی هر لب یا من ارجوه امشب
همبازی رقیهُ دلخوشی عمه زینب
از مادر مجتبایی ... از بابا کربلایی ...
رو دست زین العابدین ... سید طباطبایی ...
سر محل چراغونه
چه خبر تو این خونه
لب امام زین العابدین خندونه
روح حدیثُ قرآن
علم علمُ ایمان
خدایی منبرای حکمتش طوفانه
ماهی که فوق العاده برکتش زیاد
خدا بهش فضیلت با وجود تو داده
سفیر مکتب طاهایی
امیر عصمتُ تقوایی
عزیز حیدرُ زهرایی ...
پر میکشه بازکفتر دلم به اُوج آسمونه بقیع
قول میدیدم آقا ما نمیزاریم که اینجوری بمونه بقیع
اینجا هم با صفا میشه
دیوارش از طلا میشه
با دست شیعه بهتر از مشهد امام رضا میشه
از مادر مجتبایی ... از بابا کربلایی ...
رو دست زین العابدین ... سید طباطبایی ...
سر محل چراغونه
چه خبر تو این خونه
لب امام زین العابدین خندونه
قدم نو رسید چه شورُ حالی میده
همه میخوان ببینن ،خدا چی آفریده
چه نوری از بالا ظاهر شد
مدینه باز پر زائر شد
شب محمد باقر شد
آخرین ارسال های انجمن