امشب داداش ، الهی خراب شه سرم آسمون
امشب داداش ، اگه میشه بیشتر با زینب بمون
امشب داداش ، برام انقد از فردا روضه نخون
یه کم بشین کنارم ، دیگه طاقت ندارم
فردا باید چجوری ، سر رو جسمت بذارم
انقدر از من نگیر هی ، سراغِ پیرهنت رو
میخوام تا صبح ببوسم ، رگهایِ گردنت رو
جانم حسین .. حسین جان ...
ان شاالله که ، دیگه امشبِ خیمه فردا نشه
ان شاالله که ، قد تو تویِ علقمه تا نشه
ان شاالله که ، تنِ اکبرت ارباً ارباً نشه
شیرخواره ت کاش که فردا ، از بی آبی نسوزه
تیر دشمن سرش رو ، روی سینه ت ندوزه
فردا باید ببینی ، خندۀ دشمنارو
من هم باید ببینم ، غارتِ معجرارو
جانم حسین .. حسین جان ...