loading...

آئین مستان

متن سینه زنی زمینه صبح تاسوعا,سینه زنی زمینه صبح تاسوعا,صبح تاسوعا,متن مداحی صبح تاسوعا,مداحی صبح تاسوعا,متن سینه زنی زمینه شب تاسوعا,سینه زنی زمینه شب تاسوعا,شب تاسوعا,متن مداحی شب تاسوعا,مداحی شب تاسوعا,

آخرین ارسال های انجمن
عنوان پاسخ بازدید توسط
مقتل امام حسن عسکری علیه‌السّلام ‌ 7 2232 aboozar
مقتل امام رضا علیه‌السّلام 9 1745 aboozar
مقتل امام حسن مجتبی علیه‌السّلام 9 1292 aboozar
اهانت مرد شامی به امام حسن مجتبی (ع) 0 695 aboozar
مواعظ مهم امام حسن مجتبی (علیه السلام) در ساعات پایانی عمر 0 633 aboozar
متن مقتل ---- زیارت جابر بن عبدالله انصاری در روز اربعین 0 606 aboozar
عسکری صحیح است یا عسگری؟ 0 3494 aboozar
متن مقتل حضرت رقیه (س) 1 6709 aboozar
خطبه زین العابدین (علیه السلام) در کوفه 0 2843 aboozar
متن مقتل امام سجاد (علیه السلام) 3 3810 aboozar
حاج محمدباقر منصوری مداح اهل بیت (ع) درگذشت. 0 3240 aboozar
نیازها و بایدهای هیئت داری در کلام رهبری 10 3568 aboozar
کلاس مداحی حاج میثم مطیعی برای نوجوانان 0 4140 aboozar
احادیث درمورد ایام عزاداری 1 3678 aboozar
متن مقتل معتبر حضرت زهرا (س) 9 7262 aboozar
چرا نام پدر میثم مطیعی در لیست ترور منافقین قرار گرفت؟ 0 4952 aboozar
حاج غلامرضا سازگار:دوست دارم درحال ذکر اباعبدالله الحسین(ع) از دنیا بروم 0 5892 aboozar
توصیه خواندنی امام حسن عسکری (علیه السلام) به شیعیان 0 4370 aboozar
کتاب مقتلی که دکتر میثم مطیعی در حال ترجمه آن است 0 5539 aboozar
دعای پایان ماه صفر 0 4181 aboozar
خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 643 زمان : نظرات (0)

 

تشنه بودیم بوی آب می رسید از علقمه

از تو نخلا می رسید رایحه فاطمه

از میون گرد و خاک سمت حرم می رسید

بابا گریون قد خم روی لباش زمزمه

با اینکه غم داشتیم صاحب علم داشتیم

عمومونو کشتن همینو کم داشتیم

عمو جونم تا تو بودی سر و سامونی داشتیم

تو که رفتی چش گریونی داشتیم

بعد تو بیچاره شدیم دنبال زینب همه آواره شدیم

بی گوش و گوشواره شدیم

با اینکه غم داشتیم صاحب علم داشتیم

عمومونو کشتن همینو کم داشتیم

رفتی و رفت دشمنت سمت حرم صف به صف

ناله ها و ضجه ها می رسید از هر طرف

تا عمود خیمتو دستای بابا کشید

عمه میزد بر سرش دستشو رو به نجف

عمه هزار بار مُردخیمه گرفت آتیش

همه میگن بابا چرا نیاوردیش

عمه هزار بار مُردخیمه گرفت آتیش

عمه میگه داداش چرا نیاوردیش

عمو جونم تا تو بودی دشمنامون می ترسیدن

تا تو رفتی چشم تو رو دور میدیدن

ماها گریون بودیمو اونا همش میخندیدن

با اینکه غم داشتیم صاحب علم داشتیم

عمومونو کشتن همینو کم داشتیم

اشک باباست که نشوند ما رو به روز سیاه

بی قرار و تشنه و بی کسه و بی پناه

جای خالیت میکِشه پنجه به زخم دلش

اون دمی که قاتلش میرسه تو قتلگاه

چشمتو دور دیدن غارتمون کردن

سر بسته باید گفت همه چیو بردن

عمو جونم تا تو بودی چاره داشتیم

کی لباس پاره داشتیم

تو که رفتی سر به صحراها گذاشتیم

پا برهنه روی خارا پا گذاشتیم

با اینکه غم داشتیم صاحب علم داشتیم

عمومونو کشتن همینو کم داشتیم

 

 

 

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
وبلاگ آئین مستان مرجع اشعار مذهبی، متن مداحی همراه باسبک، دانلود مداحی، آموزش مداحی، کتاب های مقتل و کتاب های آموزش مداحی می باشد. .::::::::.هر گونه كپی برداری از مطالب این سایت با ذكر صلوات برای فرج امام زمان (عج) بلامانع می باشد.::::::::. *****شما هم می توانید با تایپ اشعار مذهبی و متن روضه ها و ارسال آن از طریق سه روش: 1- عضویت در سایت و ثبت نام در انجمن 2- ارسال به ایمیل 3- درج آنها در قسمت نظرات اسم خودتان را در زمره خادمین ائمه اطهار علیهم السلام ثبت نمایید.*****
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 3320
  • کل نظرات : 204
  • افراد آنلاین : 81
  • تعداد اعضا : 346
  • آی پی امروز : 393
  • آی پی دیروز : 342
  • بازدید امروز : 1,817
  • باردید دیروز : 2,754
  • گوگل امروز : 13
  • گوگل دیروز : 13
  • بازدید هفته : 11,164
  • بازدید ماه : 91,784
  • بازدید سال : 1,301,708
  • بازدید کلی : 19,807,536