loading...

آئین مستان

متن سینه زنی واحد اربعین حسینی,سینه زنی واحد اربعین حسینی,اربعین حسینی,متن سینه زنی اربعین حسینی,سینه زنی اربعین حسینی,متن مداحی اربعین حسینی,مداحی اربعین حسینی,متن نوحه اربعین حسینی,نوحه اربعین حسینی

آخرین ارسال های انجمن
عنوان پاسخ بازدید توسط
مقتل امام حسن عسکری علیه‌السّلام ‌ 7 2215 aboozar
مقتل امام رضا علیه‌السّلام 9 1734 aboozar
مقتل امام حسن مجتبی علیه‌السّلام 9 1281 aboozar
اهانت مرد شامی به امام حسن مجتبی (ع) 0 689 aboozar
مواعظ مهم امام حسن مجتبی (علیه السلام) در ساعات پایانی عمر 0 627 aboozar
متن مقتل ---- زیارت جابر بن عبدالله انصاری در روز اربعین 0 603 aboozar
عسکری صحیح است یا عسگری؟ 0 3489 aboozar
متن مقتل حضرت رقیه (س) 1 6703 aboozar
خطبه زین العابدین (علیه السلام) در کوفه 0 2836 aboozar
متن مقتل امام سجاد (علیه السلام) 3 3801 aboozar
حاج محمدباقر منصوری مداح اهل بیت (ع) درگذشت. 0 3237 aboozar
نیازها و بایدهای هیئت داری در کلام رهبری 10 3563 aboozar
کلاس مداحی حاج میثم مطیعی برای نوجوانان 0 4135 aboozar
احادیث درمورد ایام عزاداری 1 3673 aboozar
متن مقتل معتبر حضرت زهرا (س) 9 7256 aboozar
چرا نام پدر میثم مطیعی در لیست ترور منافقین قرار گرفت؟ 0 4947 aboozar
حاج غلامرضا سازگار:دوست دارم درحال ذکر اباعبدالله الحسین(ع) از دنیا بروم 0 5888 aboozar
توصیه خواندنی امام حسن عسکری (علیه السلام) به شیعیان 0 4365 aboozar
کتاب مقتلی که دکتر میثم مطیعی در حال ترجمه آن است 0 5533 aboozar
دعای پایان ماه صفر 0 4177 aboozar
خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 324 زمان : نظرات (0)

چهل روزه که، خونِ چشام
چهل روزه که، زخم زبون
خوردم تو شام

زخمه پاهام
یادم نرفته سنگای از روی بام

جا مونده دخترت، توی خرابِ
رودست من، جای طنابِ
ببین دلم بی تابِ

نبودی زینبت، یه شبه شد پیر
دلم شداز، همه جهان سیر
امون از این، غل و زنجیر

مَظْلُوم حُسِین...

این طعنه ها، حَقَّم نبود
یادم مگه میره محلۀ یهود

خونِ دلم، بازوم شبیه مادرم 
شده کبود

چهل روزه تو رو، ندیده زینب
صدات زدم هر روز و هر شب
دیگه جونم رسیده بر لب

یادم نرفته اون لحظه ی آخر
صدات میزد چجوری مادر
فدای اون بدنِ بی سر

چهل روزه که، خونِ چشام
چهل روزه که، زخم زبون
خوردم تو شام

زخمه پاهام
یادم نرفته سنگای از روی بام

جامونده دخترت توی خرابِ
رو دست من جای طنابِ
ببین دلم بی تابِ

نبودی زینبت یه شبه شد پیر
دلم شد از همه جهان سیر
امون از این غل و زنجیر

مَظْلُوم حُسِین...

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 407 زمان : نظرات (0)

نمی خواهم بگویم آنچه دیدم

نمی خواهم بگویم ماجرا را

کجا رفتم چه ها دیدم بماند

نکرده هیچکس با من مدارا

به روی شانه بار غم کشیدم

میان سینه ام غیر تبت نیست

همین اندازه می گویم برادر

دگر این زینبت آن زینبت نیست

حسین برادرم.......

اگرچه زنده ام اما به سختی

خودم را تا مزار تو رساندم

مرا با زور از پیش تو بردن

خودم نارحتم اینجا نماندم

تنت روی زمین ماند و سرت هم

فراز نیزه بالای سرم بود

چهل روز است روز شب ندارم

غم تو بغض آه حنجرم بود

رسیدم از سفر آن هم چگونه

پر از دردم غمینم نیمه جانم

شکسته حرمتم در کوچه بازار

شهید طعنه و زخم زبانم

همان بهتر که سر بسته بماند

مصیبت های سنگینی که دیدم

اگرچه دور بودم از تو اما

ولی شکر خدا اینجا رسیدم

حسین برادرم.......

 

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 635 زمان : نظرات (0)

ای وای ای وای

رسیده کاروان یاس اقاقی و لالۀ خزون دیده

رسیده خواهری که گل های باغشُ دست روزگار چیده

همون زینب که بی علمدار اکبر و قاسم و علی اصغر

رسیده بی پناه بی محرم و غریبُ اسیر بی یاور

مثل ما عزاداره عزاداره

چهل روز که بی یاره

چشاش ابر بهاره

روضه خونه کنار پیکر بی سر

به یاد بوسۀ آخر وصیت های مادر

((پاشو ای نور دیده

ببین زینب خمیده))

پاشو از جا

بغل کن خواهری که قدش خمیده و چشمای تَرش تاره

کسی که چهل شب تو صحرا بدون تو یا اخا شد آواره

پاشو مرحم رو قلب زخمی بزار که از غصه ها دلش خونه

نگیری کاش سراغ اون دختری رو که مونده توی ویرونه

چهل روز دلم تنگ برای تو

به لب دارم نوای تو

حسین جونم فدای تو

چهل روز شدم تنها و بی سامون

شدم حیرون و سرگردون برادر تو بیابون

((پاشو ای نور دیده

ببین زینب خمیده))

بازم آقا

صدام کن تا که زائر کربلا بشم با دلی که شد بی تاب

بیام و زیر قبۀ تو صدات کنم که دوست دارم ارباب

همیشه شوق دیدن کربلا رو من توی این سرم دارم

حسین جان اذن کربلامو من از دعاهای مادرم دارم

بازم امسال من عاشق دعوت کن

بازم آقا تو قسمت کن که باشم کربلاتون

بازم امسال میخوام بین حرم باشم

آقا جون تو دلت جاشم

بمیرم کاش براتون

حسین جانم حسین جان....


خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 873 زمان : نظرات (0)

هنوزم روی نیزه هایی حسین

یا رو خاک این کربلایی حسین

رسیدم برادر کجایی حسین

کجایی حسین کجایی حسین

چهل روز حال من بی حسین

عزا و غم بودن بی حسین

چهل مرتبه مردن بی حسین

کجایی حسین کجایی حسین

هنوزم روی نیزه هایی حسین

یا رو خاک این کربلایی حسین

رسیدم برادر کجایی حسین

کجایی حسین کجایی حسین

چهل روز با قاتلت همسفر

از این شهر به اون شهر شدم دربه در

چهل روز هستی ازم بی خبر

کجایی حسین کجایی حسین

حسین یا حسین یا حسین یا حسین

خودم توی راه و چشام پیش تو

یه پام توی جاده یه پام پیش تو

میدونستم آخر میام پیش تو

کجایی حسین کجایی حسین

کجایی ببینی چقدر پیر شدم

ببینی که از زندگی سیر شدم

زمین خورده بودم زمینگیر شدم

کجایی حسین کجایی حسین

نپرس از من از لاله ی پرپرت

از آیینه ی فاطمه مادرت

نیومد به همراه من دخترت

کجایی حسین کجایی حسین

چهل آسمون بی پر و بال گذشت

چهل روز که انگار چهل سال گذشت

همه لحظه هام پیش گودال گذشت

کجایی حسین کجایی حسین

الهی بمیرم برای سرت

بمیره برا تشنگیت خواهرت

بمیرم برا اکبر و اصغرت

کجایی حسین کجایی حسین

الهی بمیرم برا پیرهنت

توی غربت و بی کسی کشتنت

غریب گیر آوردنت

به خنجرا سپردنت

به پیش چشم مادرت

بریدن از قفا سرت

کجایی حسین کجایی حسین

الهی بمیرم برا پیرهنت

توی غربت و بی کسی کشتنت

روی قلبمه داغ بوسیدنت

کجایی حسین کجایی حسین

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 439 زمان : نظرات (0)

چهل روزه پاییزی که هر ثانیه اش مثل یک سال گذشت

چجوری بگم داداش به چه شیوه ای و چه منوال گذشت

من هرباری و که دیدم توی قافله شمر رو با خنجرش

جلوی چشمای خسته ام فقط صحنه تلخ گودال گذشت

همون لحظه که رو سینه ات پرید

موهاتو گرفت سرت رو برید

الهی بمیرم برات تشنه بودی

روی پیکرت داشتی زخم و کبودی

بریده نفس میزدی ای برادر

آخه چکمه سنگینه راحت نبودی

حسین غریبم.....

چهل روزه پاییزی که با بدترین بخت و اقبال گذشت

کتک خودم از مردها شب و روزهای من به جنگجال گذشت

به یاد لب تشنه ات شدم روزه ای کشتۀ بی کفن

نمازام حسین جانم نشسته و با قامت دال گذشت

پیش چشمای تر خواهرت

میخوردن شراب کنار سرت

جسارت به من شد لحظه لحظه

هنوزم به یادش وجودم میلرزه

چقدر حرمله رد میشد از کنارم

نگاهم میکرد با دو چشم هرزه

حسین غریبم.....

چهل روزه پاییزی برا خواهر تو به هر حال گذشت

خدا میدونه اما چی به طفل های بی پر و بال گذشت

چجوری بگم وقتی رقیه کنار سرت جون سپرد

حسین جان برا غسلش چه چیزها تو فکر غسال گذشت

همه درداش از اون زجر کشید

بمیرم براش چقدر زجر کشید

توی کودکی مثل یک پیرزن شد

رقیه ام شهیده دور از وطن شد

شبیه خودت دخترت هم غریب بود

ببخشم برادر آخه بی کفن شد

حسین غریبم.....

 

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 467 زمان : نظرات (0)

بالم شكسته، از پرم چيزي نگويم

از كوچ پر درد سرم چيزي نگويم

طوفان سختي باغ‌مان را زیر و رو كرد

از لاله‌هاي پرپرم چيزي نگويم

حق مي‌دهم نشناسي‌ام؛ اما برادر

از آنچه آمد بر سرم، چيزي نگويم

وقت وداع ِآخرت، عالم به هم ريخت

از شيون اهل حرم چيزي نگويم

بگذار سر بسته بماند روضه‌هايم

از ماجراي معجرم چيزي نگويم

كم سوتر از چشمان من، چشمان زهراست

از گريه‌هاي مادرم چيزي نگويم

در كوچه‌هاي كوفه ناموست زمين خورد

از روضه های مجتبي؛ چيزي نگويم

شاگردهايم سنگ بارانم نمودند

از چهره‌هاي آشنا چيزي نگويم


تعداد صفحات : 4

درباره ما
Profile Pic
وبلاگ آئین مستان مرجع اشعار مذهبی، متن مداحی همراه باسبک، دانلود مداحی، آموزش مداحی، کتاب های مقتل و کتاب های آموزش مداحی می باشد. .::::::::.هر گونه كپی برداری از مطالب این سایت با ذكر صلوات برای فرج امام زمان (عج) بلامانع می باشد.::::::::. *****شما هم می توانید با تایپ اشعار مذهبی و متن روضه ها و ارسال آن از طریق سه روش: 1- عضویت در سایت و ثبت نام در انجمن 2- ارسال به ایمیل 3- درج آنها در قسمت نظرات اسم خودتان را در زمره خادمین ائمه اطهار علیهم السلام ثبت نمایید.*****
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 3320
  • کل نظرات : 204
  • افراد آنلاین : 95
  • تعداد اعضا : 345
  • آی پی امروز : 408
  • آی پی دیروز : 308
  • بازدید امروز : 3,284
  • باردید دیروز : 2,673
  • گوگل امروز : 29
  • گوگل دیروز : 37
  • بازدید هفته : 11,024
  • بازدید ماه : 72,225
  • بازدید سال : 1,282,149
  • بازدید کلی : 19,787,977