توی میدون چه غوغا شد
مفاصل تنت یکی یکی وا شد
دیدم زخم روی پهلوت
چقدر روضه تو شبیه زهرا شد
پر نیزه شده تنت واویلا
میریزه خون از دهنت واویلا
تک و تنها به زیر سم اسبا
چه غریبونه کشتنت واویلا
جلو چشم نجمه بهم ریختن موتو
شبیه مادرم شکستن پهلوتو
واویلا واویلا......
بمریم من برات قاسم
چرا وا نمیشه دیگه چشات قاسم
رد نعل روی سینه ات
شده علت خس خس صدات قاسم
پسر ارشد حسن واویلا
جلو چشمای خیس من واویلا
نکش انقدر روی زمین پاهات و
انقده دست و پا نزن واویلا
رسیدم اما دیر زمانی که دیدم
به زیر سم اسب تنت پاشید از هم
واویلا واویلا......
تنم لرزید، تو رو دیدم
صدای استخون شکسته میشنیدم
تو رو کشتن مثه زهرا
همیشه از همین لحظه می ترسیدم
توی آتیش شعله ور واویلا
توی کوچه چهل نفر واویلا
نگم از اون لگد نگم از مادر
نگم از خون رو میخ در واویلا
حسن رو میدیدم که داره میمیره
تو دستای قنفذ غلاف شمشیره
واویلا واویلا......