انا لله و انا الیه راجعون
حیدر غمدیده پر زد به سوی آسمون
کوفه پر غمه پر ماتمه
ابر دیده ها پر شبنمه
خسته از نوا برای بابا
زینب و حسین میگیرن عزا
شد یتیم کوفه دوباره باز بی بابا، بی بابا
ناله میزنه زینب از دلش واویلا، واویلا
چشمای حسن از غم بابا شد دریا، شد دریا
انا لله و انا الیه راجعون
حیدر غمدیده پر زد به سوی آسمون
با دل پر آه و ناله داره چاه
می پوشن همه پیرهن سیاه
مرد خسته رفت دل شکسته رفت
با یاد همون دست بسته رفت
روضه هاش و با چاه کوفه گفته از زهراش، از زهراش
بعد فاطمه روز خوش ندیده از دنیاش، از دنیاش
رفت و بود هنوز جای یک طناب رودستهاش، رو دستهاش
انا لله و انا الیه راجعون
حیدر غمدیده پر زد به سوی آسمون
کوفه ظالمه ناملایمه
اهل کینه با بنی هاشمه
کوفه بی حیاست کوفی بی وفاست
قاتل سر روی نیزه هاست
کوفه شهر نامردی و پر از نیرنگه، نیرنگه
کوچه هاش برا زینب و حسین دلتنگه، دلتنگه
تفریح اینا سر زدن روی نی با سنگه، سنگه
انا لله و انا الیه راجعون
حیدر غمدیده پر زد به سوی آسمون