از عشق لبریزی، از نور سرشاری
ماه آل الله تا صبح بیداری
تو رفتی و بی یارم سقا و سپهدارم
دیدم سر راهم وای دستات و علمدارم
کُشتی من و با دست و پا زدن
رفتی همه هم و صدا زدند
ای وای همه به خیمه زدند ای وای
از عشق لبریزی، از نور سرشاری
ماه آل الله تا صبح بیداری
داغت رو قلب دریاست میدونم
تشنه برگشتی عباس ممنونم
من بی تو برم خیمه دست خالی و گریون
میگن همه با گریه عمومون و برگردون
پاشو ببین که بی برادرم
پاشو به خاطر اهل حرم
پاشو بدون تو کجا برم پاشو
کُشتی من و با دست و پا زدن
رفتی همه هم و صدا زدند
ای وای همه به خیمه زدند ای وای
از عشق لبریزی، از نور سرشاری
ماه آل الله تا صبح بیداری
از مشک پاره حسرت می باره
مادر افتاده پای گهواره
تو روی زمین و من نمیاد ازم کاری
من موندم و خواهرهات ما رو به کی میسپاری
برگرد قربون چشمای ترت
برگرد بریم کنار لشکرت
برگرد اب نشد فدا سرت برگرد
از عشق لبریزی، از نور سرشاری
ماه آل الله تا صبح بیداری