بازدوباره باگریه هام غزل میخونم / به لکنت افتاده زبونم
بزاربگم ازدل خونم
چون ندارم برای موندنم بهونه / دست رو دلم نزار که خونه
خسته شدم ازاین زمونه
عمه جون خرابه سرده / تودلم هزارتادرده
میمیرم اگه بابام زودبرنگرده
بی بی جون رقیه جونم
وقتی مردم بیا نگن بابا نداره / کسی نگه بی کس و کاره
بیا ببین حالم چه زاره
این جماعت، خیلی بابا بی بند و بارن
بی غیرتا حیا ندارن / ته مونده ی غذا میارن
از لگدشکسته پهلوم / می چکه خون ازسر و روم
دارم ازغصه میدم جون آروم آروم
بی بی جون رقیه جونم
کاش نبودم نمی دیدم بزم شرابو / جماعت مست و خرابو
مصیبت و رنج و عزامو
بزم مستی، شراب خورا شراب میخوردن
دور سر تو تاب میخوردن / ما تشنه بودیم آب میخوردن
لک زده دلم برات / میپرم شبا هی ازخواب
بابا جون بیا و دخترتو دریاب
بی بی جون رقیه جونم
بابا جونم بابام عمو کجاست ببینه رومو
سفیدی های تارمو / این بغض سنگین گلومو
اگه بودی رقیه هم سیلی نمی خورد