لالایی میخونم بخوابی گلم
نمونده توی خیمه آبی گلم
داری توی چشمات یه دنیا سوال
عموم کو؟ ندارم جوابی گلم
رقیه که از خیمه بیرون میاد
نگاه میکنه کی عمو جون میاد
لالایی میخونم بخوابی شاید
تو خوابت ببینی که بارون میاد
بی وفا بارون هوا گرم کرب و بلا بارون
نگاه کن به این تشنه ها بارون
گلم میزنه دست و پا بارون
بی وفا بارون دارن میمیرن بچه ها بارون
تو رو جون سقا بیا بارون
میخوامت تو رو از خدا بارون
ای خدا میشه بارون بیاد....
لالایی میخونم که بی طاقتم
چقدر تلخ امروز و این ساعتم
تکون میدم هر لحظه گهوارتو
تعجب نکن این شده عادتم
لبات خشکه دارم میمیرم علی
همین تشنگیت کرده پیرم علی
به جون تو دق میکنم بعد تو
دیگه زیر سایه نمیرم علی
من فدات مادر چقدر غصه دار صدات مادر
میفهمم من از گریه هات مادر
به قربون زخم لبات مادر
من فدات مادر صدام میزنی با صدات مادر
دیگه وا نمیشه چشات مادر
الهی بمیرم برات مادر
ای خدا میشه بارون بیاد....
لالایی میخونم با اشک چشام
عزیزم بگو که میمونی برام
داری میری و غصۀ رفتنت
منو میکشونه تو میدون بیا
منو هم ببر من ندارم گله
بذار که ببینه منو حرمله
بسوز دلش واسۀ مادرت
که داغت علی قاتل این دله
اصغرم ای وای شدی نو گل پرپرم ای وای
چه خاکی بریزم سرم ای وای
شبیه بابات مضطرم ای وای
اصغرم ای وای قرار ما پشت حرم ای وای
که خاکت کنیم دلبرم ای وای
نمیشه غمت باورم ای وای
ای خدا میشه بارون بیاد....