loading...

آئین مستان

متن روضه هشتم محرم,روضه هشتم محرم,متن مداحی هشتم محرم,مداحی هشتم محرم,متن روضه علی اکبر,روضه علی اکبر,علی اکبر,,متن مداحی علی اکبر,مداحی علی اکبر,حضرت علی اکبر

آخرین ارسال های انجمن
عنوان پاسخ بازدید توسط
مقتل امام حسن عسکری علیه‌السّلام ‌ 7 2147 aboozar
مقتل امام رضا علیه‌السّلام 9 1710 aboozar
مقتل امام حسن مجتبی علیه‌السّلام 9 1245 aboozar
اهانت مرد شامی به امام حسن مجتبی (ع) 0 679 aboozar
مواعظ مهم امام حسن مجتبی (علیه السلام) در ساعات پایانی عمر 0 621 aboozar
متن مقتل ---- زیارت جابر بن عبدالله انصاری در روز اربعین 0 587 aboozar
عسکری صحیح است یا عسگری؟ 0 3480 aboozar
متن مقتل حضرت رقیه (س) 1 6684 aboozar
خطبه زین العابدین (علیه السلام) در کوفه 0 2827 aboozar
متن مقتل امام سجاد (علیه السلام) 3 3747 aboozar
حاج محمدباقر منصوری مداح اهل بیت (ع) درگذشت. 0 3226 aboozar
نیازها و بایدهای هیئت داری در کلام رهبری 10 3549 aboozar
کلاس مداحی حاج میثم مطیعی برای نوجوانان 0 4125 aboozar
احادیث درمورد ایام عزاداری 1 3654 aboozar
متن مقتل معتبر حضرت زهرا (س) 9 7232 aboozar
چرا نام پدر میثم مطیعی در لیست ترور منافقین قرار گرفت؟ 0 4938 aboozar
حاج غلامرضا سازگار:دوست دارم درحال ذکر اباعبدالله الحسین(ع) از دنیا بروم 0 5878 aboozar
توصیه خواندنی امام حسن عسکری (علیه السلام) به شیعیان 0 4356 aboozar
کتاب مقتلی که دکتر میثم مطیعی در حال ترجمه آن است 0 5524 aboozar
دعای پایان ماه صفر 0 4167 aboozar
خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 659 زمان : نظرات (0)

 

به خاک می‌کِشی از بس عزیزِمن پا را

کنار پیکر خود می‌کُشی تو بابا را

حسین جانم حسین جانم ..

حسین جانم جانم جانم جانم ..

یه جوری بگید این صدا به گوش لیلا برسه ، یذره قلبش آرام بگیره ..

حسین جانم ، حسین جانم ..

چی میخوای بگی داری آقارو صدا میزنی ؟!.. آقا خدا صبرت بده .. حسین ..

جانم فدای تک تک شما با این ناله ها ... امام صادق فرمود رفقای ما میان برای ما آه میکشند ..

به خاک می‌کِشی از بس عزیز من پا را

کنار پیکر خود می‌کُشی تو بابا را

ز دست می‌روم آخر ، بیا و رحمی کن

توی یه بیت روضه چهارده معصوم رو آورده .. کیه این آقا که افتاده حسین داره التماسش می‌کنه ..

ز دست می‌روم آخر ، بیا و رحمی کن

دوباره تازه مکن زخم داغ زهرا را

کی پهلوتُ به این روز انداخته بابا .. کی سینتُ به این حال در آورده بابا ..

در اوج شعله‌وری ، در اوج آتش قلب ، ولی آدم کیف می‌کنه با این صفات ..

مسیحِ خیمه‌ی لیلا ، نفس نداری که

دوباره زنده نمایی ، مسیح زهرا را

علی‌جونم، پاشو بابا دارم میمیرم .. پاشو یه کاری برای بابات بکن .. قلب بابات داره میسوزه علی جانم ..

تو کسی نبودی جلوی بابا بنشینی ، حالا چی شده هرچی صدا میزنم جواب نمیدی ..

می‌خوام روضه علی اکبر بخونم .. هیأت کربلاست ، هیأت حرم امام حسینه ، آقا مارو ببخشه ..

روضه علی اکبر با بقیه روضه‌ها چه فرق داره ..

مرحوم شوشتری فرمود ابی عبدالله یه مرگ داشتن ، یه شهادت داشتن ... مرگشون وقتی بود که اومد بالای سر علی اکبر ، شهادتش توی گودال بود ...

لا اله الا الله .. حجت خداست به چه کنم چه کنم افتاده ..

بگو بگو چه کنم ای به خاک پاشیده

چگونه حل بکنم این تنِ معما را

حسین .. این دستت بیاد بالا، می‌خوام روضه بخونم باید قلبت محکم بشه حسین ...

این بیت از شعرُ خواهشاً با گوش قلبت بشنو ، دو صورت داره ، اگر صورت اول باشه خیلی خوبه ،صورت دوم رو من نمی‌دونم خوده مستمع ایشالا بفهمه ...

گفت علی جانم ..

تمام قامت تو در عبای من جا شد ..

اگر این است تأثیر شنیدن

شنیدن کی بود مانند دیدن ..

بگو حسین ..

این بهترین شکل و بهترین صورت بود که بدن‌رو أبی عبدالله در عبا بپیچه ، بدن طوری باشه که بشه روی دوتا دست بگیره با خودش ببره خیمه دارالحرب ...

اما صورت دوم که نزدیکتر هست به واقع ..

تمام قامت تو در عبای من جا شد .. (تکه تکه بدن رو روی عبا گذاشت)

همه بمیریم با هم والله جا داره ... حسین

ایشالا که دروغ باشه همه این فرضیات ما ...

واقعیتشو میخوای بدونی ..

صورتشو گذاشت رو صورت علی ..

علی عَلَی الدُنیا بَعدَکَ العَفاٰ ..

روح داشت از بدن خارج میشد ، یه وقت دید زینب گرفته شونه‌هارو ، حسین ، داری چه می‌کنی ..

سرشو بلند کرد گفت زینب ، دیدی به چه روزی افتادم ، خواهرم ، این علی اکبرمه ..

محل شهادت آقا ، شاهزاده علی اکبر علیه السلام در منتها الیه خیمه های دشمنه ...

می‌خوام بگم چرا به این روز افتاده ... بگم یا نگم ...

یه مشت زنهای جراحه ، با مِقراض(قیچی) ، افتاده بودن به جون علی اکبر ...

حسین ...

اصن دلیل آمدن زینب می‌دونی چیه ؟! یکی از دلایلش اینه ... ابی عبدالله خوده حیاست ... با این زنها که طرف نمیشه ، زینب اومد این زنهارو کنار زد ، حیا کنید ، این نوه‌ی فاطمه‌س ...

دوتایی نشستند کنار بدن ، حسین به زینب نگاه می‌کنه ، زینب به حسین نگاه می‌کنه ، داداش تو میگی چیکار کنیم ؟

مگه میشه اینجا رها کنیم بریم ... برگردیم چیزی ازش باقی نمی مونه ، زینب صدا زد داداش تو زیر بغلاشو بگیر ، منم پاهاشو بگیرم ، باهم دیگه ببریمش ،

یه یازهرا بگیم ..

همین که اومدن بلند کنند ، ابی عبدالله گفت خواهر بذار باشه ، بذار باشه ..

چاره ای نموند برای ابی عبدالله ، نشست رو به سمت خیمه ها ..

جوانان بنی هاشم بیایید..

همه روضه خون باشن ..

جوانان بنی هاشم بیایید

علی را بر در خیمه رسانید

خدا داند که من طاقت ندارم

علی را بر در خیمه رسانم

این بیت رو بگم برای خانوما ضجه بزنند ، گریه کنند ...

ببگویید مادرش لیلا بیاید

تماشای قد اکبر نماید

هرکجا نشستی این نفس رو آزاد کن بگو یاحسین ..

 

 

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
وبلاگ آئین مستان مرجع اشعار مذهبی، متن مداحی همراه باسبک، دانلود مداحی، آموزش مداحی، کتاب های مقتل و کتاب های آموزش مداحی می باشد. .::::::::.هر گونه كپی برداری از مطالب این سایت با ذكر صلوات برای فرج امام زمان (عج) بلامانع می باشد.::::::::. *****شما هم می توانید با تایپ اشعار مذهبی و متن روضه ها و ارسال آن از طریق سه روش: 1- عضویت در سایت و ثبت نام در انجمن 2- ارسال به ایمیل 3- درج آنها در قسمت نظرات اسم خودتان را در زمره خادمین ائمه اطهار علیهم السلام ثبت نمایید.*****
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 3320
  • کل نظرات : 204
  • افراد آنلاین : 11
  • تعداد اعضا : 345
  • آی پی امروز : 91
  • آی پی دیروز : 649
  • بازدید امروز : 641
  • باردید دیروز : 5,809
  • گوگل امروز : 1
  • گوگل دیروز : 50
  • بازدید هفته : 641
  • بازدید ماه : 103,184
  • بازدید سال : 1,145,325
  • بازدید کلی : 19,651,153