loading...

آئین مستان

آتشی افتاده از زهر جفا بر پیکرم درد غربت می چکد از ناله های آخرم ماجرای غربت شیر خدا تکرار شد در مدینه یک نفر حتی نباشد یاورم در میان خانه ی خود هم غریب و بی کسم روی لب نام امیر المومنین را می

آخرین ارسال های انجمن
عنوان پاسخ بازدید توسط
مقتل امام حسن عسکری علیه‌السّلام ‌ 7 2214 aboozar
مقتل امام رضا علیه‌السّلام 9 1734 aboozar
مقتل امام حسن مجتبی علیه‌السّلام 9 1280 aboozar
اهانت مرد شامی به امام حسن مجتبی (ع) 0 689 aboozar
مواعظ مهم امام حسن مجتبی (علیه السلام) در ساعات پایانی عمر 0 627 aboozar
متن مقتل ---- زیارت جابر بن عبدالله انصاری در روز اربعین 0 602 aboozar
عسکری صحیح است یا عسگری؟ 0 3489 aboozar
متن مقتل حضرت رقیه (س) 1 6702 aboozar
خطبه زین العابدین (علیه السلام) در کوفه 0 2835 aboozar
متن مقتل امام سجاد (علیه السلام) 3 3801 aboozar
حاج محمدباقر منصوری مداح اهل بیت (ع) درگذشت. 0 3236 aboozar
نیازها و بایدهای هیئت داری در کلام رهبری 10 3562 aboozar
کلاس مداحی حاج میثم مطیعی برای نوجوانان 0 4134 aboozar
احادیث درمورد ایام عزاداری 1 3672 aboozar
متن مقتل معتبر حضرت زهرا (س) 9 7256 aboozar
چرا نام پدر میثم مطیعی در لیست ترور منافقین قرار گرفت؟ 0 4947 aboozar
حاج غلامرضا سازگار:دوست دارم درحال ذکر اباعبدالله الحسین(ع) از دنیا بروم 0 5887 aboozar
توصیه خواندنی امام حسن عسکری (علیه السلام) به شیعیان 0 4364 aboozar
کتاب مقتلی که دکتر میثم مطیعی در حال ترجمه آن است 0 5533 aboozar
دعای پایان ماه صفر 0 4177 aboozar
خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 791 زمان : نظرات (0)

آتشی افتاده از زهر جفا بر پیکرم

درد غربت می چکد از ناله های آخرم

ماجرای غربت شیر خدا تکرار شد

در مدینه یک نفر حتی نباشد یاورم

در میان خانه ی خود هم غریب و بی کسم

روی لب نام امیر المومنین را می برم

ماجرای کوچه را هر لحظه تازه می کند

چادر خاکی مادر در کنار بسترم

ماتمی دیرینه دارم در میان سینه ام

سایه ی دستی بود در قاب چشمان ترم

دست من در دست مادر بود و من

می شنیدم از لب مادر سخن

قلب ما خشنود بود و پر امید

مادرم آخر به حق خود رسید

کوچه ها را یک به یک می آمدیم

وارد کوی بنی هاشم شدیم

ناگهان ابری سیه نزدیک شد

حس احساس خطر تحریک شد

گفت زهرا از کجا می آمدی

ای حسن از بهر چه خندان لبی

مادرم فرمود زیر این فلک

حق من بوده است آن باغ فدک

ابتدا کردند سند را ریز ریز

گفت اکنون ناله کن اشکی بریز

دست ظالم در هوا آمد پدید

بر روی گل پنجه ای خونین کشید

وای مادرم

 

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
وبلاگ آئین مستان مرجع اشعار مذهبی، متن مداحی همراه باسبک، دانلود مداحی، آموزش مداحی، کتاب های مقتل و کتاب های آموزش مداحی می باشد. .::::::::.هر گونه كپی برداری از مطالب این سایت با ذكر صلوات برای فرج امام زمان (عج) بلامانع می باشد.::::::::. *****شما هم می توانید با تایپ اشعار مذهبی و متن روضه ها و ارسال آن از طریق سه روش: 1- عضویت در سایت و ثبت نام در انجمن 2- ارسال به ایمیل 3- درج آنها در قسمت نظرات اسم خودتان را در زمره خادمین ائمه اطهار علیهم السلام ثبت نمایید.*****
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 3320
  • کل نظرات : 204
  • افراد آنلاین : 10
  • تعداد اعضا : 345
  • آی پی امروز : 259
  • آی پی دیروز : 308
  • بازدید امروز : 2,757
  • باردید دیروز : 2,673
  • گوگل امروز : 29
  • گوگل دیروز : 37
  • بازدید هفته : 10,497
  • بازدید ماه : 71,698
  • بازدید سال : 1,281,622
  • بازدید کلی : 19,787,450