کرب و بلا داره یه کاروون میاد
ببین داره مهمون میاد
علم به دوش عباس پهلوون میاد
حسینِ فاطمه با خواهرش میاد
رُباب با اصغرش میاد
لیلا داره با علی اکبرش میاد
دارن میان رقیه و سکینه
دلخوشیشون یَلِ اُمّ البنینه
اینجا کجاست زینب دلش حَزینه
آه واویلا....
عزیز زهرا....
رقیه آسیب نبینه بال و پَرش
جدا نشه از پدرش
حتّی نسیم نزدیک نشه به مَعجرش
زینب داره از غم و غصّه جون میده
قَتلِ گَهو نشون میده
داداش بریم اینجا که بوی خون میده
بدتر از اون... بوی جدایی میده
بگو داداش وقت فراق رسیده
نزار بشه حرف از سر بُریده
آه واویلا.....
عزیز زهرا....