پاشو گلم دلت میاد اینجور منو رها کنی
دلم میخواد بازم یه بار منو عمو صدا کنی
بلند شو از روی زمین جلو چشام قدم بزن
الهی که برای تو من بمیرم ابن الحسن
تو هم مثه بابات حسن خونابه داری تو دهن
فدات بشم آروم بگیر اینقد نفس نفس نزن
قاسم من وای وای وای وای
با رفتنت دنیای من بازم خراب میشه سرم
نمیدونم با این تنت چجوری برگردم حرم
عمو چرا ساکت شدی حرفی بزن چیزی بگو
به نجمه چی بگم اگه پرسید بقیهء تو کو؟
چجوری این تن تو رو این پیکر کم تو رو
ببرمش تا به حرم این تن در هم تو رو
قاسم من وای وای وای وای
گرفته عطر مادرم، سینه و پهلوی تو هم
نمیدونی چی میکشم حالا که پهلوی تو ام
دوباره زنده شد برام خاطرۀ بابات حسن
حرفایی که اروم میگفت گاهی شبا فقط به من
میگفت برام با چشم تر از کوچۀ پر از خطر
نبینه چشمات روز بد مادر و بد زد تو گذر
کجا رفته بودی بدون من
شنیدم تو کوچه تو رو زدن
دعا کن عزیزم برا حسن آروم بگیره
چه کابوس تلخی دیده حسن
همش میگه نا مرد بسه نزن
همش میگه وای مادر من داره میمیره
هیچکی نبود بگه این گل که پرپره
این زن که میزنید ناموس حیدره
از عمد مادر و پیش پسر زدن
از عمد با لگد محکم به در زدن
زهرای من دلم با مدینه نمیشه صاف
بازم زندگیمو بهم بباف
با دستی که رفته زیر غلاف، علی بمیره
بهت گفته بودم برو بسه
تو زورت به قنفذ نمیرسه
یه جوری تو رو زد که نفسِ منو بگیره
از صبر شوهرت سو استفاده کرد
دیدی که نقششو آخر پیاده کرد
پشتش مقیره بود ملعون نگام کرد
چند تا لگد زد و ...