loading...

آئین مستان

مداحان

آخرین ارسال های انجمن
عنوان پاسخ بازدید توسط
مقتل امام حسن عسکری علیه‌السّلام ‌ 7 2147 aboozar
مقتل امام رضا علیه‌السّلام 9 1710 aboozar
مقتل امام حسن مجتبی علیه‌السّلام 9 1245 aboozar
اهانت مرد شامی به امام حسن مجتبی (ع) 0 679 aboozar
مواعظ مهم امام حسن مجتبی (علیه السلام) در ساعات پایانی عمر 0 621 aboozar
متن مقتل ---- زیارت جابر بن عبدالله انصاری در روز اربعین 0 587 aboozar
عسکری صحیح است یا عسگری؟ 0 3480 aboozar
متن مقتل حضرت رقیه (س) 1 6684 aboozar
خطبه زین العابدین (علیه السلام) در کوفه 0 2827 aboozar
متن مقتل امام سجاد (علیه السلام) 3 3747 aboozar
حاج محمدباقر منصوری مداح اهل بیت (ع) درگذشت. 0 3226 aboozar
نیازها و بایدهای هیئت داری در کلام رهبری 10 3549 aboozar
کلاس مداحی حاج میثم مطیعی برای نوجوانان 0 4125 aboozar
احادیث درمورد ایام عزاداری 1 3654 aboozar
متن مقتل معتبر حضرت زهرا (س) 9 7232 aboozar
چرا نام پدر میثم مطیعی در لیست ترور منافقین قرار گرفت؟ 0 4938 aboozar
حاج غلامرضا سازگار:دوست دارم درحال ذکر اباعبدالله الحسین(ع) از دنیا بروم 0 5878 aboozar
توصیه خواندنی امام حسن عسکری (علیه السلام) به شیعیان 0 4356 aboozar
کتاب مقتلی که دکتر میثم مطیعی در حال ترجمه آن است 0 5524 aboozar
دعای پایان ماه صفر 0 4167 aboozar
خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 287 زمان : نظرات (0)

روح ایمان
سیّدی مولا رضا جان

السّلام ای هشتمین مِهر ولایت
السّلام ای بَحر اَلطاف و عنایت

ای فروغِ آفتابِ رحمتِ حق
ای مسیرَت بر همه راهِ هدایت

حُجَّتُ الله، ای امام اِنس و هم جان
خوانَمَت با سوز و آه و چشم گریان

آمدم با کوله بارِ جرم و عُصیان
ای رضا جان

روح ایمان
سیّدی مولا رضا جان

ای حریمِ قدسِ تو دارُالشِّفایم
مسجدُالحرام و مَروه و مِنایم

صحن هدایت و بقیع و سامرا
و کاظمین و کربلایم

روزی ام کن، ای وَلیّ کِبریایی
که شَوَم من مُحْرِمِ کرب و بلایی

در مسیرِ پاکی و اِخلاص و تَقوی
چون شهیدان

روح ایمان 
سیّدی مولا رضا جان

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 271 زمان : نظرات (0)

اَلا امامِ غریبان، سلام یا سلطان
امیدِ قلب ضعیفان، سلام یا سلطان

من و گدایی این در، تو و سخا آقا!
نظر به حالِ گدایان، سلام یا سلطان

خوشا غلامیِ دربارِ حضرتت، یک عُمر
تو و عطا به غلامان، سلام یا سلطان

منم که نوکرِ کویِ شَهِ خراسانم
تویی تو شاه خراسان، سلام یا سلطان

*بعد از دوماه چی میخوای از امام رضا؟...*

به جان نثاري تان مفتخر شدن زیباست
مرا بخوان ز شهیدان، سلام یا سلطان

گناهکارم اگر، ای رضا تو را دارم
منم ز خیلِ مُحبان، سلام یا سلطان

اگر اجازه دهی یک حرم بیایم باز
بگویم از دل و از جان، سلام یا سلطان

«سلام آقا! که الان روبروتونم
من اینجامو زیارتنامه میخونم
بذار سایه ات همیشه رو سرم باشه
قرارِ ما شبِ جمعه حرم باشه
حرم گفتم، هوای کربلا کردم
هواییتَم، فقط دورِ تو میگردم»

به صحن صحنِ حریمت طواف باید کرد
به ذکرِ نابِ رضا جان، سلام یا سلطان

ضیافت تو بهشتِ همیشۀ اَحباب
که من شدم به تو مهمان، سلام یا سلطان

رئوفی و به دلِ آشفتگان نظر داری
اَلا امامِ رئوفان، سلام یا سلطان

نوشته بر دَرِ جنت به خطّ نورانی
بگو به روضۀ رضوان سلام یا سلطان

* چقدر امشب بهت سلام دادم آقاجانم! به امید اینکه یکی از سلام هامو جواب بدی، نه من اشتباه گفتم، آقا به ما سلام کرده ما داریم جواب سلامِ آقارو میدیم...از همین جا دلت رو ببر حرمش، بعضی ها میرن صحنِ گوهر شادش، بعضی ها میرن صحن قُدسش...*

هر آنکه کرب و بلا، اربعین نشد رزقش
بگوید از دلِ سوزان، سلام یا سلطان

برای جدِّ غریبت که پِلکِ تو شد زخم
شده مُحبِّ تو گریان، سلام یا سلطان

غمِ اسیری زینب، غمِ یتیمان هم
تو را نموده پریشان سلام یا سلطان

به انتقامِ غریبان دعا کن ای آقا
عزیزِ عترت و قرآن، سلام یا سلطان

چگون دل بِکَنم ازلباسِ ماتمِ تو
چه گریه ها که نکردم دو ماه درغمِ تو

*خداحافظ پیرهن مشکیِ مُحرم، خداحافظ  پارچه های مشکیِ مُحرم، خداحافظ گریه های تویِ ماهِ صفر، خدا حافظ اربعینِ حسین، خداحافظ کربلایِ اربعین...*

نه ما فقط همه ی کائنات سینه زدن
در این دو ماه شب و روز پایِ پرچمِ تو

در این دو ماه چه دلها که از غمت لرزید
چه مُرده ها که مسیحا شدن با دَمِ تو

چه روضه ها که شنیدیم و زنده ایم هنوز
چگونه جان نسپردیم در مُحرم تو

* حال ما مثل اونایی است که میخوان از حرم خداحافظی کنند، هی سلام میدن، بعد چند قدم میرن، دوباره برمیگردن، آقا! شاید دوباره نتونم برگردم حرمت، شاید دیگه مُحرم نباشم...*

شاید به محرم نرسیدم آقا
این اشک علی الحساب پیشت باشد

آقا جان من رو حلال کن، من امسال خوب برات گریه نکردم...

هنوز خونِ تو در قتلگاه میجوشد
چه کرده با دلِ عشاق جسمِ درهمِ تو

دوباره ماهِ غمِ تو تمام شد اما
چگونه دل بِکَنم از لباسِ ماتمِ تو

*امشب امام رضا میخواد برای همه ی ما روضه بخونه، روضه خون امام رضاست، ما هم گریه کن...*

یابن‌الشبیب! عمه‌ی ما راه دور رفت
می‌خواست قتلگاه بماند به زور رفت

آتش گرفت چادرش اما کسی ندید
پنجاه و پنج سال قدش را کسی ندید

پنجاه و پنج سال  بدون غمی نبود
تا آن زمان مقابل نامحرمی نبود

پنجاه و پنج سال پرش را گرفته‌اند
مردانِ خانه دور و برش را گرفته‌اند

یابن‌الشبیب! عمه‌ی ما احترام داشت
چندین امام زاده و چندین امام داشت

پیشِ بزرگ قافله فریاد می‌زدند
یابن‌الشبیب! بر سرِ او داد می‌زدند

یابن‌الشبیب! دختر دلگیر را زدند
پنجاه و پنج ساله زنی پیر را  زدند

یابن‌الشبیب! آتش خیمه امان  نداد
فرصت به روی زخمی دختران نداد

یابن‌الشبیب! بسکه زمین خورد جان نداشت
می‌خواست راه علقمه گیرد توان نداشت

از پیشِ نیزه‌هایِ شکسته عبور کرد
او را به دست‌های خودش جمع و جور کرد

او را به ریگ‌های پریشان سپرد و رفت
او را به آفتاب بیابان سپرد و رفت

غریبِ گودالی،  یارالی
تشنه و بی حالی، یارالی

زیرِ سُمِ اسبا، یارالی
زخمی و پامالی،  یارالی

چیزی نموند از بدنت
با همه چیز میزدنت

تنها تویِ یه گُلِ جا
غریب گیر آوُردنت

صدات چه آرومِ، یارالی
تیغِ رو حُلقومِ، یارالی

مادرمون میگه، یارالی
بچه ام مظلومِ، یارالی

رگات چه نامرتبِ
شمر چقدر بی ادبِ

به من میگه تَنِ حسین
به زیرِ نعلِ مَرکبِ

تنها نذار مارو، یارالی
خیمه ی زن هارو، یارالی

می سپاری دستِ کی؟ یارالی
زینبِ کبری رو، یارالی

غصه مگه امون میده
بی تو رقیه جون میده

خولی داره به لشکرش
خیمه هارو نشون میده

*اباصلت دید امام رضا عبا به سر کشیده و افتان و خیزان داره میاد، جوری که روایت میگه: پنجاه بار امام رضا به زمین نشست و بلند شد، همینطور مثل مار گزیده امام رضا داره به خودش میپیچه... فرمود: اباصلت! فرش های حجره رو جمع کن، میخوام مثلِ جدم حسین جون بدم، میخوام این صورتم رو رویِ خاک بذارم، هی بگم: حسین!...اما جوادش اومد سرِ امام رضا رو بغل گرفت...
تویِ این عالم قرار نیست، سرِ هیچ کشته ای رویِ زمین بمونه اِلا حسین... همه رو یکی بود سرشون رو بغل بگیره، اما اربابِ من و تو اون لحظه های آخر صورتش رو گذاشت رویِ خاکِ کربلا، از زیر چشم هی داره خیمه هارو نگاه میکنه، دید یکی از دور داره میاد، به سر میزنه، به سینه میزنه...*

به سمت گودال از خمیه دویدم من
شمر جلوتر بود، دیر رسیدم من

*نوشتن امام رضا اینقدر غریب بوده، کسی رو نداشته براش گریه کنه، زنهای توس مهریه هاشون رو بخشیدن، گفتن: مهریه هامون رو میبخشیم، فقط به ما اجازه بدید ما بریم تشییع جنازه امام رضا، میگن: امام رضا کسی نداره، ما بریم زیرِ تابوتش رو بگیریرم، زنهای شهر توس همه گُل آوُردن، رویِ تابوتِ امام رضا ریختن، همه گریه میکردن برا امام رضا، اما یه شهر دیگه هم من سراغ دارم، زنهای اون شهرهم همه جمع شدن، روی پشت بامها رفتن، بعضی هام اون پایین می رقصیدن، کف میزدن، هلهله میکردن، چه خبر شده؟ میگن: یه عده خارجی آوُردن، ای حسین!

.

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 250 زمان : نظرات (0)

حرمت پناه و ملجأ فقیرانِ

قبله قلب همه مردم ایرانِ

واسه من یه افتخاره سند خاکِ

وطنم به نام سلطان خراسانِ

این شبها تو صحنت پره زائر پره حاجتمنده

باز داره یک زائر با هزار امید دخیل میبنده

از راه دوری اومده و از همه جا دل کنده

دوست دارم، حضرت سلطان

دوست دارم، شاه خراسان

سایۀ محبتت رو سرمه همیشه

تو دلم مهربونیت زده یه عمری ریشه

تو خودت از همه بهتر میدونی که نوکر

سالی یکبار نره مشهدالرضا نمیشه

میباره بارون کرمت روی سر زوّارا

باز دارن نقاره میزنن به عشق تو ای آقا

کاش باشه روزیمون اربعین کربُبَلا ان شاءالله

دوست دارم، حضرت سلطان

دوست دارم، شاه خراسان

با تو میشه تو هوای عاشقی قدم زد

میشه از یه حس خیلی فوق العاده دم زد

من به جرأت میتونم بگم که با تو میشه

لحظه لحظه خاطرات خوبی رو رقم زد

دستم تو دستاته میشه گفت آخرتم تضمینه

وقتی تو اربابی چقده نوکریتون شیرینه

میدونم این شبها مادرت داره منو میبینه

دوست دارم، حضرت سلطان

دوست دارم، شاه خراسان

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 260 زمان : نظرات (0)

تا خداوندان شمایید و گدایانیم ما

در مسیرِ طوس آهویِ بیابانیم ما

پشتِ سقاخانه ات دنبالِ درمانیم ما

سربلندیم و سرافرازیم و بارانیم ما

زیرِ دِینِ گنبدِ شاهِ خراسانیم ما

دستِ ما خالی که باشید زود بالا میرود

پای مجنون بشکند هم سوی لیلا میرود

غالباً «لن» که بیاید صحبت از «لا» میرود

لا الهِ ما اگر دنبالِ الّا میرود

علتش این است که با تو مسلمانیم ما

دلخوشی ماست لانه کنجِ ایوان داشتن

نوکری در گوشۀ میخانه تا جان داشتن

وقت حاجت داشتن شاهِ خراسان داشتن

از کریمان خواستن‌یعنی دو چندان داشتن

شکر لله رعیتِ دربارِ سلطانیم ما

ما کبوترها دم گنبد مقرب میشویم

بال ما دورِ تو که پر زد مقرب میشویم

هرکجا نام تو می آید مقرب میشویم

در زیارت های قم مشهد مقرب میشویم

با همین آواره بودن عبدِ جانانیم ما

می نوازد گاه گاهی هم سلیمان مور را

وا مکن از خانه ات این وصله ی ناجور را

شاد کن سلمانی بی تاب نیشابور را

قول دادی پر کنی تنهاییم در گور را

زیر خاک آقا بدون تو پریشانیم ما

سجده هایم یا رضا و ربنایم یارضا

می زنم هر شب صدایت کن صدایم یارضا

می شود آمین دعایت با دعایم یارضا

دیر شد آقا چه شد پس کربلایم یارضا

ناخوش احوالیم آقا دیده گریانیم ما

سر در این خانه ها با ما و پرچم با خودت

دستۀ سینه زنی با ما ولی دم با خودت

روزی اشک تمام نوکران هم با خودت

واقعاً دلواپسیم آقا محرم با خودت

از عزاداران آن آقای عطشانیم ما

*قربونت برم آقاجان .. روضه بخوانم گریه کنید، برا غریب بلند بلند گریه کنید آخه غیرِ پسرش هیچ کسی بالاسرش گریه نکرد .. امام مظلومِ ما میان حجرۀ در بسته دیدن پیراهنشُ بالا زد فرشِ حجره رو جمع کرد سینه رو، رو خاک گذاشت .. اباصلت میگه دیدم هی رو خاک میغلته .. هی میگه جگرم میسوزه .. اما یه وقتی دیدم صدا زد بُنّی کجایی .. دیدم درِ حجره باز شد یه آقازاده ای مثل خورشید وارد شد گریه میکرد .. اومد سرِ بابارو به زانو گرفت .. دیدم خم شد لب های رو گذاشت رو لب های امام رضا .. گریه امانش نمیده .. هی میگفت ابتا .. ابتا .. اجازه بدید گریزمُ بزنم خود امام رضا فرمود یَا ابْنَ شَبِیبٍ إِنْ کُنْتَ بَاکِیاً لِشَیْ‏ءٍ فَابْکِ لِلْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ .. بر هیچی خواستید گریه کنید بر حسین گریه کنید ..*

رفته رفته نالۀ مظلوم دارد می رسد

مادری با کودکی معصوم دارد می رسد

آه آه خواهری مهموم دارد می رسد

خنجرِ کندی روی حلقوم دارد می رسد

از غم انگشترش پاره گریبانیم ما

چکمه ای آمد کنار پیکرش یابن شبیب

روی تل می زد به صورت خواهرش یابن شبیب

جای او شمر آمده بالا سرش یابن شبیب

آه آه از ضربه های آخرش یابن شبیب

انتهای روضه را زنده نمی مانیم ما

*قربونت برم حسین جان .. امام رضا جد غریبتونم دست و پا میزد میگفت جگرم .. اما یا علی ابن موسی الرضا هیچ کسی مزاحم جان دادنِ شما نبود شما با خیالِ راحت جان دادی .. آقازاده‌ت اومد سرِ شما رو به دامن گرفت .. یا اباعبدالله .. اما کربلا انقدر بگم گودال وسیع نبوده اما نانجیبا از هم سبقت میگرفتن .. ریختن سرِ حسین .. ای حسین ..

آقاجان شما تو حجره خودتون بدنتون رو خاک آلود کردید .. اما نانجیبا با پا ابی عبدالله رو میچرخاندن .. ای حسین ...

 

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 263 زمان : نظرات (0)

اگه همه رهام کنن غمی ندارم

همه ردم کنن امام رضا رو دارم

تو باشی حال نوکرت که بد نمی شه

هیچ جای دنیا برا من مشهد نمی شه

من هر دفعه یه کوله بار غم میارم

توصحن جامعه ات چقدر خاطره دارم

صحن تو از جنت حق برتره یا سلطان

هر کی میاد دعوتی مادره یا سلطان

من چی بگم وقتی امامم میگه یا سلطان

زیارتت از کربلا بهتره یا سلطان

«مددی سلطان .....»

همه یه بار حداقل مشهد رو دیدن

مزه آب سقاخونتُ چشیدن

وقتی که خسته میشم از تموم دنیا

اگه نیام پیش تو دل می میره آقا

هر جوری که باشه خودم رو می رسونم

یاد یه شعر می افتم و برات می خونم

آمدم ای شاه پناهم بده یا سلطان

خط امانی ز گناهم بده یا سلطان

لایق وصل تو که من نیستم یا سلطان

اذن  به یک لحظه نگاهم بده یا سلطان

ای حرمت ملجا درماندگان یا سلطان

دور مران از در و راهم بده یا سلطان

«مددی سلطان .....»

غبطه ملائک می خورن به کفتراتون

نور می گیره خورشید از اون گنبد طلاتون

پالتوی خادمات چون پرا قشنگه

تا چشم من کار می کنه صحن تو سنگه

خادمات هر چی پیر بشن بازم جَوُونن

جارو کشات با هم دیگه سرود می خونن

مناجاتای پشت پنجره فولاد

اون میگه هر چی  دارم این آقا به من داد

ذکر دلم شد  علی موسی الرضا یا سلطان

ای تو به هر درد و غم من دوا  یا سلطان

ای پسر حیدر و یابن الزهرا یا سلطان

لحظه آخرم کنارم  بیا یا سلطان

«مددی سلطان .....»

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 220 زمان : نظرات (0)

بگو به موسی عمران به کوه طور مرو

وگر نه با اَرِنی، لَن تَرانیت اولی ست

زِ کوه طور بیا خدمت رضا در توس

که در جمال خدایی او خدا پیداست

 چه اختلاف لطیفی به موقع اعجاز

 میان موسی عمران و زاده موساست

برای خلقت آن اژدهای هول انگیز

همیشه تکیه موسی بر آن بلند عصاست

ولی امام، نگاهی به نقش پرده نمود

زِهیبت نظرش شیر زنده شد، برخاست

 یکی به فیض عصا و یکی زِ نور نگاه

ببین تفاوت رَه از کجای تا به کجاست؟

مگر زِ تربت پاکش به تابِ طُره حور گره زدند

که مُشکین شمیم و غالیه ساست

غبار خاکِ قدمهای زائر حرمش

 گهی به دوش نسیم و گهی به دست صباست

یکی بَرد به چمن تا به گُل ببخشد بوی

 یکی بَرد به شفاخانه ها که محض شفاست

 علی عالی اعلی، که نام اقدس او

 ز اسم حضرت حق، سر علم الاسماست

 شعاع نور خدا، جلوۀ جلال نبی

جمالِ علمِ علی، نور دیدۀ زهراست

 زِ پاره های جگر، ثانی امام حسن

که پارۀجگر پاک سیدالشهداست

 همیشه تا بود این آفتاب چشمۀ نو

ر هماره تا به فلک ماه اَنجمن آراست

 غریب کوس شهنشاه توس پا برجا لِوای دولت او

 زین بخش ارض و سماست

 *حالا ماها چه کار کنیم؟ مردم .. *

 سزد که بر سر خورشید سایه اندازیم

 کنون که سایۀ شمس الشموس بر سرماست

..... *حضرت زهرا سلام الله علیها  به اون روضه خون در عالم رویا فرمود: هر موقع خواستید روضه بخونید مخصوصا شبهای جمعه، حواستون باشه ، روضه وداع بخونید من میام*

ای که خوش میرویُ و میبری همراهت

جان سر بگردان و ببین حال منِ سرگردان

بعد خود دستِ چه کس می سپُری زینب را

 دستِ سقای حرم ، یا که به چِنج گرگان؟

 به دهر هر خبری هست زیر پرچم توست

 کسی اگر در دیگر زند، زِ بی خبریست .

تعداد صفحات : 252

درباره ما
Profile Pic
وبلاگ آئین مستان مرجع اشعار مذهبی، متن مداحی همراه باسبک، دانلود مداحی، آموزش مداحی، کتاب های مقتل و کتاب های آموزش مداحی می باشد. .::::::::.هر گونه كپی برداری از مطالب این سایت با ذكر صلوات برای فرج امام زمان (عج) بلامانع می باشد.::::::::. *****شما هم می توانید با تایپ اشعار مذهبی و متن روضه ها و ارسال آن از طریق سه روش: 1- عضویت در سایت و ثبت نام در انجمن 2- ارسال به ایمیل 3- درج آنها در قسمت نظرات اسم خودتان را در زمره خادمین ائمه اطهار علیهم السلام ثبت نمایید.*****
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 3320
  • کل نظرات : 204
  • افراد آنلاین : 15
  • تعداد اعضا : 345
  • آی پی امروز : 593
  • آی پی دیروز : 562
  • بازدید امروز : 4,881
  • باردید دیروز : 5,510
  • گوگل امروز : 48
  • گوگل دیروز : 34
  • بازدید هفته : 38,513
  • بازدید ماه : 101,615
  • بازدید سال : 1,143,756
  • بازدید کلی : 19,649,584