غالباً پرها چنان جبرئیل شهپر نیستند
بادهها بیاذن تو از جنس کوثر نیستند
بوی زهرا میدهد هر کس به روضه میرود
واقعاً بیچاره آنان که معطر نیستند
روز محشر سخت گریانند در پیش خدا
چشم هایی که میان روضهها تر نیستند
خاکساران درت مِنٰایِ اهل خانهاند
وای بر آنان که خاک کوی این در نیستند
ارزش این گریهها محشر مشخص میشود
اهل روضه روز محشر کور یا کر نیستند
گریهکنهای تو اصحاب امام صادقند
با حساب این روایت، کم ز قنبر نیستند
من به هر جایی رسیدم از حسینی بودن است
بی توسل مشکلات ما میسر نیستند
هفت شهر عشق را با نوکری گشتم ولی
در خم یک کوچهاند آنان که نوکر نیستند
منکران، گر دلبر ما قبلهی حاجات نیست
پس چرا مردم دخیل باب دیگر نیستند
داغ تو نگذاشت فکر غصههای خود کنم
نوکرانت تا تو را دارند مضطر نیستند
مَنبر از ارکان اصلی تمام روضههاست
باختند آنان که خیلی اهل مَنبر نیستند
در میان قبهها گشتم حتی کعبه را
هیچ یک با کربلای تو برابر نیستند
گر خدا صدها پسر روزی نماید بر کسی
در بساط عشقبازی مثل دختر نیستند
دختر كه آدم رو عاشق بار می آره. تا سر رو گذاشتن تو دامنش، اول موهای بابارو دست كشید. دونه دونه زخم هاش رو شمرد، وای وای وای...
شب شده ماه آمده پیشم
حضرت شاه آمده پیشم
یوسف از چاه آمده پیشم
پدر از راه آمده پیشم
انتظارم به سر رسید عمه
پاشو پاشو پدر رسید عمه
ای پدر آمدی ولی با سر
سرت آسیب دیده سر تا سر
شد برایم چنان معما سر
كه چسان رفته روی نی ها سر
ای پدر كاش جای این سر تو
پاره می شد گلوی دختر تو
حسین.......