تو این زمین خیمه نزن
بیا بریم برادرم
فکر منم بکن داداش
آخه حسین من خواهرم
زینبت هیچ دخترت هیچ
داغ علمدار می بینی
از روی نی دختراتو
با احوال زار می بینی
ای وای از این کرب و بلا
ای وای از این زمین غم
ای وای از این گرد و غبار
ای وای از این درد و الم
حسین من حسین من
از وقتی همسفر شدیم
خوف و رجا کشته منو
این خواهش و این التماس
این التجا کشته منو
چرا می خوای به سینمون
سنگ غریبی بزنی
چرا می خوای دلامونو
اینجوری از هم بکنی
آتیش نزن به کربلا
آیه استرجاع نخون
اشک نریز نگو داداش
انا الیه راجعون
ای وای از این کرب و بلا
ای وای از این زمین غم
ای وای از این گرد و غبار
ای وای از این درد و الم
حسین من حسین من