نبودی اذیتم کردن
اسیر غربتم کردن
برا لباس پارم بود
غرق خجالتم کردن
منو با دست نشون دادن
تو رو با سنگ نشون کردن
چه با دقت زدن بابا
لبت رو غرق خون کردن
می دونستم پیش خدایی، بابایی
سر رسید آخر این جدایی، بابایی
روی دامنم بخواب لالایی، بابایی
" لالا لالا گلم لالا بابای خوشگلم لالا "
نبودی اذیتم کردن
اسیر غربتم کردن
برا لباس پارم بود
غرق خجالتم کردن
نبودی عمه رو زد زجر
گذاشته اسمشو مرد زجر
جا موندم و تو خوابم از
خجالتم در اومد زجر
بابا ترسیده بودم که
رو خارا پا می گذاشتم
می گفتم با خودم ای کاش
یه شب دیگه عمو داشتم
آخ عمو عباسم کجایی کجایی
داد از این درد بی نوایی نوایی
گریه داره اینجور لالایی، خدایی
" لالا ای غرق خون لالا عموی پهلوون لالا
لالا لالا گلم لالا بابای خوشگلم لالا "
نبودی حقمو خوردن
هی اشکمو در آوردن
عروسکامو یادت هست
بابا به غارتش بردن
نگم واست که تو بازار
چه حرفایی شنیدم من
یتیمی سخته تو غربت
به جون تو بریدم من
بس که دل گیره این جدایی، بابایی
شد رباب از گریم هوایی، بابایی
پا به پام میخونه لالایی، بابایی
" لالایی اصغرم لالا شهید بی سرم لالا
لالا دنیای من لالا بابای بی کفن لالا "
لالا لالا گلم لالا بابای خوشگلم لالا "
آخرین ارسال های انجمن