خدا نگهدار فاطمه رفتی برای همیشه
تنهای تنهام می زاریم باور حیدر نمیشه
آخه بگو به کی بگم که رفتنت مرگ برام
علی رو تنها نزاری دنیا رو بی تو نمی خوام
رفتی ولی بدون که من سرم رو تو چاه می زارم
به انتظار دیدنت تو خاطراتت اسیرم
یا نرو یا منم با خودت ببر
خدا نگهدار فاطمه علی گرفتار غمه
خونه ی من بدون تو فقط سرای ماتمه
زینب یه گوشه می شینه چادرت سر می گیره
حسن تو کوچه چی دیده که این جوری پر می گیره
بهار خونه علی چه زود خزون تو رو گرفت
زمین برات کوچیک بودش که آسمون تو رو گرفت
می خوام بدونی فاطمه که من تا آخرین نفس
از عشق تو می خونم و میشم یه مرغی تو قفس
خدا نگهدار فاطمه
چشات وا کن فاطمه نزار که تنها بمونه
سرش رو تو چاه بگیره از غم دوریت بخونه
چشات وا کن و نزار که از لباش خنده بره
نزار که از کنار تو غمگین و شرمنده بره
چشات وا کن فاطمه که طاقتش تاب شده
تنهای تنها مونده و دنیا پر از نفاق شده
چشات وا کن فاطمه علی گرفتار غمه
زانو بغل گرفته و دنیا براش جهنمه
چشماتو وا کن فاطمه