ای مادر زیبایی زهرای من
گر بروی می میرم از تنهایی زهرای من
ای گل ز بلبل جان او بیعانه داری
رفته زیادت شمع من پروانه داری
بال شکسته خوب نیست بهر پریدن
از این گذشته جوجه اندر لانه داری، وای
بین التماس این مرد مظلوم مرو
محسن که رفته تو دیگه خانم مرو
گر سیری از من رحمی نما بر زینبت
تو رو به اشک این طفل معصوم مرو
مرو تا خجل زپیغمبر نشم
مرو تا دوباره بی سپر نشم
اینقدر زل نزن به گهواره ی محسن
خدا خواست دوباره من پدر نشم
گر حرمتت شکسته،شیرازه ات شکسته،شرمنده ام
بذار به پای اون دو دست بسته،شرمنده ام
حرف و حدیث رفتنت شدت گرفته
هنوز نرفتی خونه رو غربت گرفته
صدات بریده بریده است می دونم از چیست
نمی دونم حسن چرا لکنت گرفته
تو شادی هامون جایی برا غم نبود
اون روزا که علی نامحرم نبود
همون روزا که فاصله ی پلک تو
برای دیدنم اینقدر کم نبود
چی شده چرا نمی گی به علی
جوابا کوتاه یا خیر یا بلی
اون روزا منتظرم بودی بیام
این روزا فقط به فکر عجلی