loading...

آئین مستان

حضرت رقیه (س)

آخرین ارسال های انجمن
عنوان پاسخ بازدید توسط
مقتل امام حسن عسکری علیه‌السّلام ‌ 7 2147 aboozar
مقتل امام رضا علیه‌السّلام 9 1710 aboozar
مقتل امام حسن مجتبی علیه‌السّلام 9 1245 aboozar
اهانت مرد شامی به امام حسن مجتبی (ع) 0 679 aboozar
مواعظ مهم امام حسن مجتبی (علیه السلام) در ساعات پایانی عمر 0 621 aboozar
متن مقتل ---- زیارت جابر بن عبدالله انصاری در روز اربعین 0 587 aboozar
عسکری صحیح است یا عسگری؟ 0 3480 aboozar
متن مقتل حضرت رقیه (س) 1 6684 aboozar
خطبه زین العابدین (علیه السلام) در کوفه 0 2827 aboozar
متن مقتل امام سجاد (علیه السلام) 3 3747 aboozar
حاج محمدباقر منصوری مداح اهل بیت (ع) درگذشت. 0 3226 aboozar
نیازها و بایدهای هیئت داری در کلام رهبری 10 3549 aboozar
کلاس مداحی حاج میثم مطیعی برای نوجوانان 0 4125 aboozar
احادیث درمورد ایام عزاداری 1 3654 aboozar
متن مقتل معتبر حضرت زهرا (س) 9 7232 aboozar
چرا نام پدر میثم مطیعی در لیست ترور منافقین قرار گرفت؟ 0 4938 aboozar
حاج غلامرضا سازگار:دوست دارم درحال ذکر اباعبدالله الحسین(ع) از دنیا بروم 0 5878 aboozar
توصیه خواندنی امام حسن عسکری (علیه السلام) به شیعیان 0 4356 aboozar
کتاب مقتلی که دکتر میثم مطیعی در حال ترجمه آن است 0 5524 aboozar
دعای پایان ماه صفر 0 4167 aboozar
خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 513 زمان : نظرات (0)

وقتی که تو نیستی با اشکام حرف میزنم

با زخم دستام و زخم پام حرف میزنم

با زخم پهلوم و زخم صدام حرف میزنم

هی زخم تن آروم بگیر، هی زخم سر طاقت بیار

هی زخم دل چیزی نمونده تا سحر طاقت بیار

طاقت بیار میاد بابا، طاقت بیار میاد کم کم

طاقت بیار میاره از بهشت مرهم

طاقت بیار رقیه............

وقتی میاد عمه اشکامو پاک می کنه

میخندم آروم شه دردامو خاک می کنم

وقتی تنها میشم ناله غمناک می کنم

ای پای پر از آبله، ای جا مونده از قافله

ای زخم تازیونۀ دست سنان و حرمله

طاقت بیار تموم میشه، مهمون من عموم میشه

این زخما پیش زهرا آبروم میشه

طاقت بیار رقیه............

راستی گفتم بابا با اشکام خندیدن

توی بازار خیلی خواهرهام ترسیدن

کاشکی من میمردم دور سرت رقصیدن

وای طعنه ها کشته مرا، وای خیلی آزار دیدم و

وای گوشوارم گوش یه دختر توی بازار دیدم و

چیزی نمونده از گوشم، چیزی نمونده از گیسوم

مثل مادربزرگ شد، پهلو و بازوم

طاقت دیگه ندارم، بابا بیا کنارم

بابا حسین من الذی ایتمنی....


خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 245 زمان : نظرات (0)

از اون شبی که تو رفتی من چشام به دره

به عمه میگم بابام میاد منو میبره

تو رفتی و من تنها موندم

منو زدن وقتی جا موندم

عمو که رفت شد قافله آواره

مگه میره داغت از یادم

نبودی از ناقه افتادم

دیگه از اون شب چشمای من تاره

سلام ای زخمی، سلام ای عطشان

سلام عشق من، سلام بابا جان

حسین ای جانم...............

نبودی ببینی لحظه های دلهرمو

یکی بالگد ازم گرفته چادرمو

عمو نبود بازارم بردن

عمو نبود آزارم دادن

کبوترت کنج قفس افتاده

یکی منو اونقدر باسنگ زد

یکی اومد موهامو چنگ زد

ببین رقیه از نفس افتاده

موهات خونی شد، لبت خونی تر

لبم زخمی شد، موهام خاکستر

سلام ای زخمی، سلام ای عطشان

سلام عشق من، سلام بابا جان

حسین ای جانم...............


خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 1591 زمان : نظرات (0)

پدر تا شام رفتن با تو، حیران کردنش با من

پریشان کردنش با تو، پشیمان کردنش با من

اگر این شهر تاریک است، من از آل خورشیدم

اگر شب پر شده اینجا، چراغان کردنش با من

به نیزه آیه خواندن با تو و  تفسیر با زینب

به محمل خطبه‌ها با عمه، طوفان کردنش با من

به جانت کم نیاوردم، به ابرو خم نیاوردم

اگر می‌‌خندد آن نامرد‌، گریان کردنش با من

همین‌ که پای من وا شد به کاخش با عمو گفتم

خیالت تخت از این کاخ، ویران کردنش با من

من از این شهر و این ویران، زیارتگاه می‌‌سازم

مزارم گنج شام است و نمایان کردنش با من

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 359 زمان : نظرات (0)

عمه کجایی که میخوام بابامو

میخوام بهش بگم همه دردامو

بگم چطور منو زدن نامردا

نشون بدم قامت چون زهرامو

من و آتیشِ بین موهام

من و زخم روی بازوهام

میبینی دست به دیوارم من

چون نداره رمق زانوهام

ویرونه شده جای دختر دردونه

ویرونه واسه دخترت مثه زندونه

مَنِ الّذی اَیتمنی ، بابا حسین

خبر داری خیلی برات بیتابم

کنج خرابه اومدی مهتابم

منی که جام بوده فقط آغوشت

چند شبه که روی زمین میخوابم

منم و اشک و آه و ناله

صورتم پُر شده از آلاله

تن من گوشۀ ویرونه ست

تن تو گوشۀ گوداله

دلتنگه دخترت با غصه ها میجنگه

دلتنگه بالش زیر سرش از سنگه

مَنِ الّذی اَیتمنی ، بابا حسین

با اینکه از نبودنت دلگیرم

با اینکه تنهایی شده تقدیرم

خوش اومدی کنج خرابه بابا

دارم کنار سر تو میمیرم

لبای خونیتو میبوسم

شده لبخند تو افسوسم

تا چشمامو رو هم میذارم

دوباره زجر میشه کابوسم

غم داره منم و یه روسری پاره

غم داره منم و حسرت یک گوشواره

 مَنِ الّذی اَیتمنی ، بابا حسین


خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 345 زمان : نظرات (0)

خدا مرگم بده چه لبهای پر از خونی
خدا مرگم بده چه موهای پریشونی
خدامرگم بده چه اوضاعی چه مهمونی
نه فرشی و نه چراغونی و نه سر دارم و نه سامونی
به ما سر زدی سرزده اومدی
کو بدنت مگه پرزده اومدی
مگه پر زده اومدی
بابا نگو که کجا بودی

بابا همه جا با ما بودی

بابا زیر دست و پا بودی

بابا بابا بابا
خدا صبرت بده شده ناموست آواره

خدا صبرت بده دخترت بین بازاره
خدا صبرت بده به غارت رفته گوشواره

نمونده گوشی و گوشواره
بگو با عمو شبم تاره

سرتو خاکیه، خاکیه معجرا
منو زدن مثل تک تک دخترا

بابا تو موج بلا بودم

 بابا با نامحرما بودم

بابا من انگشت نما بودم
به ما سر زدی سرزده اومدی
کو بدنت مگه پرزده اومدی
مگه پر زده اومدی
بابا نگو که کجا بودی

بابا همه جا با ما بودی

بابا زیر دست و پا بودی

بابا بابا بابا

 خدا خیرش بده، سر من عمه آزرده

خدا خیرش بده، به جای من کتک خورده 

خدا خیرش بده، روزی صدمرتبه مرده
علم به دوش حرم بوده و توهرکوچه سپرم بوده
حالا مراقب زخمای تازمه

 بیا که لحظه تشییع جنازمه
بابا، چشمم خوب نمیبینه

بابا، سیلی خوردم از کینه
بابا، گوشم خیلی سنگینه

 تار میبینم، سرم سنگینه

عجب دستی داشت، خیر نبینه
بابا پای پر ورمم، دردسر حرمم

عمه میگه خیلی شبیه مادرمم

 

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 1177 زمان : نظرات (0)

بابا رفتی منو بردن با حرمله

پاهایِ کوچیکم پر شد از آبله

موهایِ سوختمُ شونه زد دستِ زجر

بابا جونم ببین دستامُ بسته زجر

از هرچی پست بدم‌ میاد

از مردِ مست بدم میاد

از اونی که سرِ تورو رو نیزه بست بدم میاد

بابایی مثلِ تو زخم اَبرویِ من

زیرِ ناخنِ زجر جا مونده مویِ من

من بازیچه شدم از من داری خبر

با مشت دندونایِ شیریم افتاد

شد چشمام تار منو زدن

روزی صد بار منو زدن

واسه خنده آدم بدا تویِ بازار منو زدن

رازِ من و لب هایِ تو معنا شدنی نیست

جز با نفسَم خونِ تو احیا شدنی نیست

دختر که زمین خورد زگیسو نکشیدش

بی ناز کشی های پدر پاشدنی نیست

هرچیز که از خیمۀ ما رفت به غارت

غیر از سر بازار که پیدا شدنی نیست

این پا نشدن پیش تو از بی ادبی نیست

این پایِ ورم کرده دگر پاشدنی نیست

نه پیر زمین خورده شود دخترِ سابق

نه این سر غارت شده بابا شدنی نیست

این گیسویِ کوتاه دگر شانه ندارد

زحمت نکش عمهگره اش واشدنی نیست

آن شب جلویِ مادرِ تو بد کتکم زد

ورنه قد کوتاه چنین تا شدنی نیست

شد نیزیِ چکمه اثرش چون نوکِ مسمار

پهلویِ لگد خورده مداوا شدنی نیست

 صدا زد زنِ غساله به من بگید بزرگِ این قافله کیه ؟! همه نشون دادن عمۀ سادات زینبُ  خانم جان دو سه تا سوال دارم  من تو عمرم تا حالا یه همچین چیزی ندیده بودم  (چی میخوای بدونی ؟!) گفت خانم جان به من بگو چرا دورِ گردنِ این بچه جایِ غل و زنجیرِ  خانم جان به من بگو چرا پاهاش آبله زده  خانم جان به من بگو چرا موهاش سوخته؟؟ 

ویرانه ام پر میشود از عطرِ گیسویت

بابا کجا بودی چرا خاکی شده مویت؟

پیدا نکردم جایِ سالم در سرت بابا

تا بوسه ای برچینم از مابین اَبرویت

پرواز کردم سویِ تو اما زمین خوردم

این روز ها زخمی شده بال پرستویت

سجاده ام را پهن کردم کنج ویرانه

من هم شبیه عمه هستم دعا گویت

این است روز و شب دعایم کاش من را باز

یکبار دیگر می نشاندی روی زانویت

أَلسَّلامُ عَلَیْک یا مَظلوم یا غَریب

أَلسَّلامُ عَلَى العَطشان عِندَ اَلْفُرَاتِ

 أَلسَّلامُ عَلَى الاَْجْسادِ الْعارِیاتِ

 

تعداد صفحات : 18

درباره ما
Profile Pic
وبلاگ آئین مستان مرجع اشعار مذهبی، متن مداحی همراه باسبک، دانلود مداحی، آموزش مداحی، کتاب های مقتل و کتاب های آموزش مداحی می باشد. .::::::::.هر گونه كپی برداری از مطالب این سایت با ذكر صلوات برای فرج امام زمان (عج) بلامانع می باشد.::::::::. *****شما هم می توانید با تایپ اشعار مذهبی و متن روضه ها و ارسال آن از طریق سه روش: 1- عضویت در سایت و ثبت نام در انجمن 2- ارسال به ایمیل 3- درج آنها در قسمت نظرات اسم خودتان را در زمره خادمین ائمه اطهار علیهم السلام ثبت نمایید.*****
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 3320
  • کل نظرات : 204
  • افراد آنلاین : 11
  • تعداد اعضا : 345
  • آی پی امروز : 91
  • آی پی دیروز : 649
  • بازدید امروز : 635
  • باردید دیروز : 5,809
  • گوگل امروز : 1
  • گوگل دیروز : 50
  • بازدید هفته : 635
  • بازدید ماه : 103,178
  • بازدید سال : 1,145,319
  • بازدید کلی : 19,651,147